درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

پنجشنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۹۰

تحوّلات پس از تعیین تکلیف لیست سیاه

نزدیک به دو هفتۀ دیگر وزارت خارجۀ دولت آمریکا تصمیم نهایی خود را مبنی بر خارج کردن نام مجاهدین از لیست تروریستی و یا ادامه حضور آنها در لیست، مشخّص خواهد کرد.
بر همین اساس رژیم و عوامل ریز و درشتش دست به کار شده اند تا بلکه بتوانند با زدوبندهای پنهان و آشکار، نام این سازمان را همچنان در لیست سیاه نگاه دارند.
از جیره خواران فکل کراواتی رژیم در آمریکا گرفته تا آخوندک وقیحی که خود را به جنبش سبز متّصل و مربوط می داند، از جمله عواملی هستند که مشغول چوب لای چرخ گذاشتن و لولو نشان دادن مجاهدین به دولت باراک اوباما می باشند. از تحرّکات پشت پرده نیز که رژیم ید طولایی در آن دارد نباید غافل شد، مضافا اینکه آمریکاییها در عراق دست بستگی ها و نقطه ضعفهایی دارند که آخوندها با انگشت گذاشتن بر روی آنها در صدد تغییر معادلات برخواهند آمد. زمزمه های روزهای گذشته بعضی از مقامات رژیم مبنی بر امکان آزادی دو کوهنورد آمریکایی نیز می تواند در این راستا مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.

با توجّه به این مسائل می توان دریافت که وزارت خارجه آمریکا راه سختی در پیش رو دارد. آنها نمی توانند یکی به نعل و یکی به میخ بزنند. یا زنگی زنگ، یا رومی روم. یا باید قاطعانه رأی به باقی ماندن مجاهدین در لیست بدهند و یا اینکه این موضوع را برای همیشه حل و فصل نموده و آنها را از لیست خارج نمایند. آنها می دانند که به هر یک از دو گزینۀ فوق که تن بدهند، باید پذیرای عواقب تصمیم خود نیز باشند. بعنوان مثال در صورت خروج نام مجاهدین از لیست، آنها با عربده جویی های رژیمی مواجه خواهند شد که پاشنه آشیل دولت آمریکا در عراق و افغانستان را خوب می شناسد.
در صورتی که همچنان به باقی ماندن نام در لیست نیز اصرار کنند، باید علاوه بر فشارهای جمعی از نمایندگان سنا و کنگره، فشارهای پارلمانهای اروپایی و شخصیّتهای برجسته حقوقی و بین المللی و سازمانهای مختلف حقوق بشری، یعنی تمامی نیروهایی که سازمان مجاهدین به میدان این جنگ نابرابر بین یک اپوزیسیون و دولت آمریکا کشانده است را تحمّل کرده و پاسخگو باشند. مضافا اگر در این میان دگر بار فاجعه یی شبیه آنچه که دو بار در گذشته رخ داده، در اشرف اتّفاق بیفتد.

مشکلات مجاهدین برای خروج از لیست کم نیستند. امّا آنها مقدار بسیار زیادی از راه را پیموده اند. مشکل فقط دولت آمریکا نیست. مزدوران رژیم با پولهای طیّب و طاهر از تمامی امکانات جهت پیشگیری این اتّفاق مهم که می تواند نقطه عطفی در مبارزات علیه حکومت آخوندها باشد، در تلاشند. آخوندی که اینروزها به رنگ سبز در آمده و حتما خودش را هم یک پا مدّعی می داند، رذیلانه در تلاش است تا سد و مانع راه شود. منطقش هم این است که اگر مجاهدین از لیست خارج شوند، جنبش سبز در ایران به شدّت سرکوب خواهد شد چرا که هر حرکتی از سوی این جنبش به مجاهدین نسبت داده خواهد شد! اینهم از منطق و استدلال آخوندی که خود را مبارز و مخالف حکومت ملّاها هم می داند. باید از او پرسید مگر مزدوران رژیم آخوندی تا به حال با جوانان منسوب به جنبش سبز مدارا کرده اند که از این پس شدیدتر در صدد سرکوب برآیند؟! کشتارهای خیابانی، جنایات کهریزک، شکنجه در بازداشتگاههای شناخته شده و شناخته نشده، تجاوز و اعدام، حتما به زعم این آخوند خمینی تبار مدارا بوده است و از این پس صبر رژیم تمام شده و دیگر مدارا نخواهد کرد. زهی وقاحت و بیشرمی!

در صورتی که مجاهدین از لیست خارج شوند، که احتمال آن کم نیست شاهد تغییرات گسترده ای خواهیم بود. مهمترین تغییر می تواند جمع شدن قرارگاه اشرف و پراکنده شدن مبارزان در اقصی نقاط جهان باشد چرا که دیگر مانعی به نام لیست سیاه برداشته شده و بسیاری از کشورها می توانند پذیرای اشرف نشینان باشد که بی شک خودِ ایالات متحدّه یکی از آنها خواهد بود.
خواست اصلی رژیم البته جابجایی و پراکنده کردن مجاهدین درعراق و سپس قلع و قمع کردن آنها در اوّلین فرصت ممکن است. امّا هرچند که با خروج آنها از عراق، ملّاها به خواست ضدّ انسانی شان نخواهند رسید، امّا از اینکه خطریک نیروی منسجم ایدئولوژیک که هدفش سرنگونی آنهاست آنهم زیر گوششان و نزدیک به مرزهای ایران تا حدودی مرتفع می شود، کمی تا قسمتی نفس راحت خواهند کشید ولی وقتی با دو دوتا چارتای آخوندی به این نتیجه می رسند که استقرار این نیروها در اروپا و امریکا و سایر نقاط جهان، قدرت و نیروی عملیّات سیاسی مجاهدین را چندین برابر خواهد کرد، حق دارند که از همین حالا سر به در و دیوار بکوبند و به مزدوران خارجه نشینشان آماده باش بدهند و در این فکر باشند که در وهله اوّل از خروج مجاهدین از لیست جلوگیری نمایند و پس از آن اگر این مهم حاصل شد تمام سعی خود را در محدود کردن فعالیّتهای سیاسی مجاهدین به کار گیرند. غافل از اینکه آنها دیگر در شرایط ده سال پیش نیستند که توانایی انجام کارهایی از این قبیل را داشته باشند و همین ناتوانی می تواند برگ برنده یی باشد تا مجاهدین و شورا با قدرت، توان و نفسی تازه مشکلات و معایب را از سر راه برداشته و به پیش بروند.
بنابراین خروج احتمالی مجاهدین از لیست می تواند به بسته شدن قرارگاه اشرف بیانجامد. در اینصورت آیا مجاهدین ضرر خواهند کرد؟!
استقرار رزمندگانی که هدفی جز سرنگونی رژیم آخوندی نداشته و ندارند در کنار مرزهای ایران، ولو بی هیچگونه سلاحی و در حصر کامل نیروهای سرکوبگر حتّی، چیزیست که حکومت اسلامی تاب و توان تحمّلش را تاکنون نداشته است. اگر غیر از این بود چه نیازی بود به گذاشتن اینهمه وقت و نیرو و به جان خریدن ریسکهای فراوان و بسیج کردن خانواده های مبارزین آزادی بر علیه فرزندان و بستگانشان در اشرف و کارگذاری بیش از سیصد بلندگو و حمله های وحشیّانه با سلاح و زرهپوش به کسانی که از داشتن کوچکترین وسیله دفاعی نیز محرومند؟! موضوع این است که اینها از وجود یک نیروی منسجم مخالف وحشت دارند. خطر اینجاست که گسترش دوباره تظاهرات خیابانی در تهران اگر به اشرف پیوند بخورد دیگر غیر قابل مهار خواهد شد. کسانی که فریاد نامهای یاران دیرین مثل موسوی و کرّوبی را تاب نیاوردند، قطعا حضور نام رجوی در خیابانها را زنگ مرگ رژیمشان به حساب خواهند آورد. پس به زعم آنها علاج واقعه را باید قبل از وقوع نمود.

امّا اینطرف معادله یعنی مجاهدین، در صورت خروج از لیست، حتّی اگر نهایتا به بسته شدن قرارگاه اشرف منجر شود، کفۀ ترازو به نفعشان خواهد چربید। آنها می توانند با وارد کردن نیروهای ملحق شده از قرارگاه اشرف به سازماندهی دوباره اقدام نمایند و به لحاظ کمّی و کیفی وارد فاز جدیدی از مبارزه با رژیم سرکوبگر آخوندی بشوند। در اینصورت تمامی نیروهایی که تاکنون مشغول نبردهای سیاسی برای حفاظت از اشرف هستند، آزاد شده و می توانند تمامی تمرکز خود را در داخل ایران و سازماندهی مخالفان جوانی قرار دهند، که متاسفانه با توجه به شرایط پیش آمده، اندکی سرخورده شده و بعضا امید خود به آینده را از دست داده اند। خلأ یک نیروی منسجم تشکیلاتی همان عاملی بود که باعث شد جوانان دلیر ایران زمین با وجود آنهمه رشادت و جانبازی در عرصۀ خیابانها و زندانهای رژیم نتوانند به بزرگترین آرزوی خود یعنی آزادی برسند. اینک امّا در صورتی که شرایط بیرون آمدن بی قید و شرط از لیست سیاه، حاصل شود، منسجمترین سازمان مخالف رژیم آخوندی می تواند تمام توان خود را معطوف بازسازی تشکیلاتی و فراهم ساختن بسترهای مبارزه برای مبارزین داخل کشور نماید و کار سرنگونی را سریعتر و مثمر ثمرتر از گذشته به پیش ببرد. علنی تر شدن فعالیّتهای مسئول شورا از دیگر نکات مثبت خروج از لیست است که بی شک می تواند در روند سرنگونی تاثیر بیشتری گذاشته و ملّت رنجدیده ایران را از ظلم و ستم قرون وسطایی آخوندها، رهایی بخشد.



11 اوت سال 2011 میلادی

هیچ نظری موجود نیست: