بر اساس اطّلاعات منتشره بر روی بعضی از سایتهای خبری، مشخّص شد که زندانی که چندی پیش بنا به گفتۀ میرحسین موسوی سرش را در کاسۀ توالت فرنگی کرده بودند تا از او اعتراف بگیرند، کسی نیست جز حمزۀ کَرمی. عناوین و سمتهای این زندانی نگونبخت در حکومت جنایت و جنون از این قرار است:
وی از فرماندهان سپاه در دوران جنگ بوده و آخرین سمتش در سپاه رئیس ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان تهران بوده است. کرمی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۴، فرماندار ورامین و از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰، مدیرکل سیاسی دفتر رئیس جمهوری در دولتهای اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی بوده است. وی در جریان انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، مسئول ستاد مطبوعاتی هاشمی رفسنجانی بود و در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مدیریت وبسایت جمهوریت را بر عهده داشت و در ستاد میرحسین موسوی فعالیت داشت.
وی اکنون در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان طالقانی تهران در حال اغماست. ظاهرا از او خواسته اند که به خواسته های بازجویانش تن دهد و به مواردی که خود او آنها را اینگونه توضیح می دهد، اعتراف کند. او می گوید:
یکی از بازجویان از من می خواست اعتراف کنم روابط نامشروعی با یکی از بستگان طراز اول رهبران جنبش سبز و دو نفر از بستگان طراز اول یکی از مقامات عالیه بی بصیرت داشته ام. من زیر بار نرفتم تا اینکه در بیستمین بار که سرم را در توالت فرنگی پر از نجاست فرو می کردند و احساس خفگی کردم تسلیم خواست بازجویان شدم و آنچه را می خواستند نوشتم.
در ادامه نیز گفته است: هرگاه فریاد "یا زهرا" سر می دادم، به آن حضرت جسارت می کردند. وقتی می گفتم: "یا الله"، می گفتند: خدایت امروز ماییم که هرکاری بخواهیم با تو می کنیم!
ناگفته پیداست که در این رژیم رئیس ستاد سپاه پاسداران بودن، لازمه اش عبور از گردنه های فراوان و پر پیچ و خم اطّلاعاتی است. فرمانداری ورامین و مدیر کل سیاسی دفاتر رفسنجانی و خاتمی هم که جای خود دارد. نتیجه اینکه وقتی سر کسی را با این سوابق در خدمت به حکومت در کاسۀ توالت فرنگی پر از نجاست فرو می کنند آنهم نه یکی دو دفعه که تا بیست دفعه، دو پیام می تواند داشته باشد. اول اینکه اژدهای خونخوار عربده کش خودش به جان خودش افتاده و دارد از گوشت و پوست و استخوان خودش ارتزاق می کند و دوّم اینکه وقتی با یکی از خودشان چنین معامله ای می کنند، خدا باید فقط به داد جوانان و مخصوصا دانشجویان آزاده و آزادیخواه گرفتار در چنگال این دژخیمان برسد.
در مورد اهانت به حضرت زهرا و باقی مسائل اینچنینی هم اصلا جای تعجّب نیست. رژیمی که از دین پیوسته بعنوان یک ابزار برای سرکوب و کشتار استفاده کرده، اگر روزی برای بقا، نیازمند محارب بودن حسین و سرکوب قیام عاشورا توسط امیرالمومنین یزید باشد، بی هیچ شک و تردید صحنۀ عاشورا را هم آنگونه که مطابق میلش است تغییر خواهد داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر