درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

پنجشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۸۸

شب نخواهد پائید


شعر شب نخواهد پائید را در فروردین همین امسال گذاشته بودم روی وبلاگ। از آنجایی که بهار و عید واقعی هر ملّتی روزهای سربلندی و پیروزی آن ملّت هستند و از آنجایی که همه چشم به راه بیست و دوّم بهمن نشسته ایم، گفتم شاید بی مناسبت نباشد که یکبار دیگر اینجا بگذارمش। به امّید پیوند بهمن خروشان با بهاران آزادی ایران زمین.

نور را دعوت کن، به زیارتگه عشق

به تماشاگه گلهای بهار

که نسیم، دامن از عِطر گُل یاس

معطٌر کرده است

بستن پنجره ها جایز نیست

نوبت آینه هاست

نوبت رویش نور، در دل پنجر ه هاست

پشت هر ثانیه یی، حادثه یی است

و بهاری محتوم، که زِ رَه می آید

سبز، خوشبوی، لطیف

سایه های تردید، چه هراسان شده اند!

باغ یکپارچه سرشار تمنّا شده است

باغچه، آبستنِ یک جنگل سبز

و نفسهای خدا هم اینجاست

در کنار گل سرخ ، ختمی و نسترن و یاس سپید


بستن پنجره ها جایز نیست

می دانم

یک اذان مانده به ایجاز سَحر .

پشت تاریکی ها، معجز ه ایست

به شُکوه همۀ فروردین

شب نخواهد پایید

هیچ نظری موجود نیست: