چند بیت از چکامۀ چهل و نُه بیتی دکتر رعدی آذرخشی به نام نگاه

من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان؟!
که من آن راز توان دیدن و گفتن نتوان
*
*
که شنیده است نهانی که در آید در چشم
یا که دیده است پدیدی که نیاید به زبان؟!
*
یک جهان راز در آمیخته داری به نگاه
در دو چشم تو فروخفته مگر راز جهان؟!
*
چو به سویم نگری لرزم و با خود گویم
که جهانی ست پر از راز به سویم نگران....
*
چه جهانی است جهانِ نگه آنجا که بُوَد
از بد و نیک جهان هر چه بجویند نشان!
*
گَه از او داد پدید آید و گاهی بیداد
گَه از او درد همی خیزد و گاهی درمان....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر