شفای بیمار به یک اشارت
و شکافتن و شقّه کردن ماه نیست
خاک معجزه ایست آندم، که دلسوزتر از هر مادر
دانه ای، بذری در بطن خویش می پرورد
تغذیه می کند و به بار می نشاند
خاکِ معجزه گر، گُلِ سرخ می آورد
باغ در تلفیق عطر گل سرخ و بوی نمناک خاک
در ترنّم دلنشین آواز قناری و زمزمۀ جویبار،
قابلِ معاوضه با هیچ بهشت موعودی نخواهد بود
در آستان بهار، به پای بوس باغ می روم
و بر خاکی که آبستن معجزه است
سلام می دهم.
۱ نظر:
سلام سروش عزیز . ممنونم از پیام ها و شعرت هم بسیار سبز و عطرآلود و آفتابی چون خود بهاراست . موفق باشی
ارسال یک نظر