تقدیم به توابّان، نادمان و مستعفی
الدّوله هایی که اینروزها قربانی را به جای جلّاد هدف قرار داده اند.
کینه و بغض و من منم، آفت جانتان شده
شرط بلاغ و عرش و فرش، تکیه کلامتان شده
حق بیان، دموکراسی، چماق شدن تو دستاتون
گفتن حرفای قشنگ، ورد زبانتان شده
تو بازار رنگ و ریا، حجره زدین چه بی ریا!
خونِ شهید، رنجِ اسیر، جنس و متاعتان شده
ولیِّ رذلِ خیره سر، حال می کنه با حرفاتون
دعای خیر اون دغل، پشت و پناهتان شده
شیطون بدکار رجیم، خیمه زده تو قلباتون
دیو پلید غل و غش، انگار خدایتان شده
بی شرمی ام حدّی داره، مرز نداره دروغاتون
شرف اگر یه ذرّه بود، چوب حراج زدین بهش
نه آبرو نه حیثیت، این وصف حالتان شده
آواز گوشخراشتون، گوشِ فلک کَر می کنه
مغلطه ها و سفسطه، ساز و نوایتان شده
اینکه به جایی برسید، خیال خام و باطله
چی موجب فزونیِ، وهم و خیالتان شده؟!
روز همنشین خورشیدیم، شب با ستاره همسفر
همین چیزاست که باعث، آه و فغانتان شده
می گن که ننگ نامه تونو، با نرخ اعلاء می خرن
تو بازار بی غیرتی، قرعه به نامتان شده
ارزون فروختین به خدا، شرف و هم آبرو رو
با آدمیّت انگاری، وقت وداعتان شده
نجابت
و شرم و حیا، جا نداره تو قلباتون
لکۀ ننگ ابدی، وصل قبایتان شده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر