درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

دوشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۹۱

اپوزیسیون سوریّه به کجا می رود؟!


در خبرها آمده بود که معاذ الخطیب رهبر اپوزیسیون سوریّه تمایل خود را نسبت به مذاکره با دولت بشار اسد اعلام کرده است. جناب الخطیب  در حاشیّۀ کنفرانس مونیخ با صالحی وزیر خارجۀ رژیم نیز ملاقاتی داشته است. جالب اینجاست که وزیر امور خارجه روسیّه سرگئی لاوروف و جو بایدن معاون ریاست جمهوری امریکا نیز از روند مذاکره با حکومت اسد پشتیبانی کرده اند!

ظاهرا و پس از خواندن و شنیدن خبرهایی از این دست، می توان به این نتیجه رسید که نابودی رژیم سوریّه اصلا در چشم انداز قدرتهای فرامنطقه یی نیست. وقتی جو بایدن هم اظهار تمایل می کند که طرفین سریک میز بنشینند و گفتگو کنند به این معناست که دولت اوباما هم با وجود بعضی موضعگیریها که می شود نتیجه گرفت صرفا جنبۀ تبلیغاتی داشته، اصراری بر رفتن اسد ندارد.  در این میان می مانند مردمی که نزدیک دو سال است گوشت و پوست و استخوانشان در خیابانها و زیر آوارهای ناشی از بمباران له و لورده شده و از قرار معلوم هم هیچ پشتیبانی ندارند که البته اینهم مهم نیست. مردم و مخصوصا انسانهای جهان سوّمی در دیدگاه زورمندان جهان جایی ندارند.

البته حضرات حتما دو دوتا  چهارتا کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که سوریه همانند عراق و لیبی نیست و نفت آنچنانی ندارد و از منابع زیر زمینی هم مانند افغانستان محروم است. سوریه حتّی مالی هم نیست که اولاندا با پشتیبانی امریکا به نام مبارزه با تندورهای اسلامی و به کام منابع غنیّ آن سربازان و هواپیماهایش را روانه کند. اسد هم فارغ از تمامی هارت و پورتهایش و با اینکه اسرائیلها همچنان در زمینهای مرغوب بلندیهای جولانش، جولان می دهند، ثبات آن منطقه را حفظ کرده و مشکلی ایجاد ننموده است. بنابراین شاید با اندکی تغییر در بدنۀ این حکومت بشود همه چیز را ماست مالی کرد و از کنار خون هزاران نفر از مردم بیگناه و آوارگی و بی خانمانی صدها هزار تن دیگر گذشت و به خوبی و خوشی غائله را فیصله داد. مگر همین آمریکا با مالکی دست نشاندۀ رژیم ملّاها مشکل دارد که نتواند اسد را نیز بعنوان متّحد ثابت قدم این رژیم در رأس حاکمیّت بپذیرد؟!

از دشمنان برند شکایت به دوستان....چون دوست دشمن است شکایت کجا بَریم؟

این بیت از غزل معروف شیخ اجل سعدی می تواند داستان مردم ستم زدۀ سوریّه و اپوزیسیونی باشد که حالا رهبر و رهبرانش دست در دست صالحی عامل بی شرم رژیمی می گذارند که از ریختن خون بیگناهان هیچ ترس و ابایی نداشته و نخواهد داشت و تا جایی که برایش ممکن و مقدور باشد سنگفرش خیابانها را با خون زن و مرد و پیر و جوان رنگین خواهد کرد. ظاهرا فقر سیاسی و عدم شناخت کافی و شاید هم آدمهای فرصت طلبی که برای  رسیدن به قدرت دنبال راه مناسب میانبر می گردند، جاده را برای معامله و مذاکره با جانیّان و قاتلانی که همچنان مشغول جنایت و خونریزی می باشند باز نموده است.

 

هیچ نظری موجود نیست: