درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

دوشنبه، مهر ۰۳، ۱۳۹۱

طبلهای جنگ!

   فغان ز جغد جنگ و مرغوای او
که تا ابد بریده باد نای او
ملک الشّعرای بهار
مانور دریایی نزدیک به سی کشور در آبهای خلیج فارس و تنگۀ هرمز، تهدیدات افسارگسیختۀ نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل مبنی بر حملۀ ویران کننده به ایران و همراهی میت رامنی نامزد جمهوریخواه  و رقیب باراک اوباما که اتّفاقا دوستی دیرینه با نخست وزیر جنگ طلب اسرائیل دارد از یک سو و از سوی دیگر وقت کشی های رژیم آخوندزده در مذاکرات با آژانس و دولتهای غربی، گزافه گوئی های شخص خامنه ای و متعاقب آن عربده های پاسداران غارتگر که با نمایش انواع و اقسام موشکها و تجهیزات نظامی همراه شده است، نشانه های شومی است که خبر از یک جنگ خانمانسوز و به شدّت ویران کننده می دهد. ویران کننده از آن جهت که در صورت آغاز جنگ، دولتهای درگیر جهت فلج کردن و از کار انداختن سیستمهای دفاعی و هجومی از توان حدّاکثر خود استفاده خواهند کرد. آنها می دانند که اگر ضربۀ اوّل کاری نباشد و نتوانند در ساعات اولیّه جنگ فرودگاهها و مخصوصا سکوهای پرتاب موشک را همراه با سیستم ارتباطی منهدم و از صحنه خارج نمایند، آنگاه باید شاهد شلیک صدها و حتّی هزاران موشک با بُردها و قدرتهای تخریبی متفاوت به سوی کشورهای متّحد امریکا در منطقه و شهرهای اسرائیل باشند.
برای شخص نتانیاهو جنگ در مقطع کنونی به همان اندازه نعمت است که برای خمینی و خامنه ای. اسرائیل تحت رهبری او امروزه با مسائل حاد و مختلفی روبروست. تظاهرات بر علیه سیاستهای اقتصادی دولت هر چند که بازتاب فراوانی در رسانه های جهانی پیدا نمی کنند، امّا وجود دارند. اهرم فشار جهت حل و فصل قضیّه فلسطینیها از طرف سازمان ملل و کشورهای اروپایی، شدّت بیشتری یافته است. همه می دانند که اسرائیل بعد از اسحاق رابین که بر سر صلح با فلسطینیان به تیر غیب گرفتار شد، هیچگاه علاقۀ جدّی به حل و فصل معضل مردم فلسطین و حقّ حاکمیّتشان بر قسمتی از آن خاک نداشته است. بر سر قدرت ماندن برای نتانیاهو به هر قیمتی، از نان شب هم واجبتر است. او از حالا دارد خواب و رؤیای شیرین زمانی که میت رامنی به کاخ سفید راه پیدا کند را می بیند. یک حملۀ برق آسا به ایران دست اوبامای محافظه کار را در پوست گردو خواهد گذاشت و این پیام را به کاخ سفید خواهد رساند که تصمیم گیرندگان واقعی چه کسانی هستند.
ملّت ایران با وجود تمامی رنجهایی که طیّ سالیان حاکمیّت سیاه آخوندها برده است می داند که جنگ نه تنها دردی از او دوا نخواهد کرد، بلکه بر مشکلاتش خواهد افزود. اصولا و اساسا دولتهای مهاجم ارتش آزادیبخش مردم ایران نیستند که به این قصد و نیّت و محض رضای خدا آن کشور فقر و فلاکت زاده را به انواع و اقسام بمب و موشک از راه زمین و هوا و دریا ببندند. تازه مگر در افغانستان و عراق و لیبی که خاکشان را  به نام آزاد کردن ملّت به توبره کشیدند، چه گلی به سر مردم بیچاره و وامانده زدند که در ایران بخواهند بزنند؟! آنها صرفا به این جهت که آخوندها آزادیهای فردی و اجتماعی را زیر پا گذاشته اند و روزشان بدون اعدام و شکنجه به شب نمی رسد، دست به حمله نخواهند زد. مالکی در عراق دارد راست راست می کشد و شکنجه می کند و حتّی برای معاون رئیس جمهورش حکم اعدام صادر می کند! دریغ از یک توپ و تشر توخالی از دولتمردان و دولتزنان مستقر در کاخ سفید. موضوع آنها براندازی این حکومت ننگین درایران نیست. فقط می خواهند کمی گوشش را بکشند و سرجا بنشانندش. اصلا مگر حاکمیّت آخوندها بر ایران تا به حال برایشان کم منافع داشته است؟! اگر سیل سلاحهای پوسیده شان را روانه زرّادخانه های کشورهای عربی کرده اند و میلیارد میلیارد جیبهاشان را خالی کرده اند از برکت وجود همین لولویی است که حالا به اصطلاح دارد برایشان شاخ می شود. اگر اینهمه ناو جنگی را بی هیچ دردسری روانه منطقه کرده اند و اگر به خرج خود عربها در گوشه و کنار خاکشان پایگاههای نظامی برقرار کرده اند فقط وفقط بخاطر عربده های جنگ طلبانه این حکومت بوده است و بس. یک لحظه چشمهایمان را ببندیم و رژیم آخوندها را یک رژیم صلح طلب و فارغ از هیاهو که فقط در جهت حفظ روابط دوستانه متقابل با کشورهای همجوار خویش حرکت می کند، فرض کنیم. می دانم که کار بسیار مشکلی است امّا اگر موفق شدیم که حتّی برای یک لحظه اینگونه بیاندیشیم، آنوقت اوّلین سؤال این خواهد بود که آیا عربها حاضرند باز با اینهمه دست و دلبازی دوستان امریکائیشان را در خاک خودشان بپذیرند، مخارج گزافشان را متقبل شوند، فراتر از ظرفیّت ارتشهایشان سلاح بخرند و به هر سازی که برایشان زدند، برقصند؟!
نتیجه اینکه هر کس فکر می کند جنگ و نابودی زیرساختهای میهنمان توسّط ارتشهای متجاوز نهایتا به آزادی ملّت ایران منجر می شود سخت در اشتباه است. هیچ ارتشی برای سرنگونی این نظام غارتگر شایسته تر از توده های به خشم آمده یی که چون سیل در خیابانها جاری خواهند شد، نبوده، نیست و نخواهد بود. ارتشی از نوع و جنس مردم ایران که نه فقط صرفا جهت کشیدن ترمز لوکوموتیو هسته یی، بلکه جهت براندازی ظلم و زور و ستم و احیای آزادیهای فردی و اجتماعی و بسط عدالت و نابودی فقرروانۀ خیابانها شود و تومار این حکومت فاسد و جنایت پیشه را برای همیشۀ تاریخ این سرزمین در هم بپیچد و محو نماید.


هیچ نظری موجود نیست: