هستند بر سر کار مشتی
فقیه بدکار
اهل ریا و تزویر چون
روبهان مکّار
ناموس و جان مردم با
مالشان به غارت
عمّامه دار فاسق آمر
به قتل و کشتار
اموال ملّتی را چون
مال وقف بردند
هر کس زبان او سرخ در
بند یا سرِ دار
دین شد چماق و هر دَم
بر فرق ملّت آمد
جانها به لب رسیده از
شرع شیخ بیمار
شلّاق می زند او بهر
ثواب و جنّت
تاجر ز بهر کسبش، دین
را نموده ابزار
بس جلوه می نماید بر
منبر و به محراب
دوزخ مبارکش باد با
این اداء و اطوار
ای دینتان تباهی
اسبابِ روسیاهی
خوابیده است خداتان
یا آنکه هست بیدار؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر