درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

دوشنبه، اردیبهشت ۱۸، ۱۳۹۱

یک اتّفاق خوب


در صحنۀ سیاست جهانی دیروز یک اتّفاق خوب توجّه جهانیان را به سمت فرانسه و مرد پیروز انتخابات این کشور قدرتمند در اتحادیّۀ اروپا و عرصۀ جهانی معطوف نمود. پیروزی فرانسوا اولاندای سوسیالیست بر رقیب راستگرایش نیکلا سارکوزی از حزب حاکم اتّحاد برای جنبش مردمی، درست در زمانی میسّر شد که مردم اروپا سرخورده و مأیوس از بحرانهای اقتصادی و فشارهای دولتهای خویش، به تنگ آمده و  چشم به انتخابات این کشور داشتنند. شکست سارکوزی که حامیّان قدرتمندی در بین سرمایه داران و صاحبان صنایع فرانسه داشت و با کمک همینها در انتخابات پنج سال پیش جواز ورود به کاخ الیزه را گرفته بود، پیام خاصّی برای همین سرمایه داران به منزلۀ عوض شدن کارتهای بازی در آینده خواهد داشت به شرطی که اولاند بر تمامی قولهایی که داده است استوار و مصمم به اجرای آنها باشد.

سیاستهای صرفه جویانۀ اتحادیّۀ اروپا که تئوریسین و معمار اصلی اش یک آلمان ثروتمند است با کمک قدرت دوّم اروپا یعنی فرانسه، باعث فشار مالی و اقتصادی، بیکاری و تورّم روزافزون گردید و زمینه را برای رشد  گروه های راست افراطی بیش از پیش آماده و مهیّا نمود. در زیر چتر همین فشارها و ریاضتهای اقتصادی بود که راستهای افراطی قد علم کرده و عامل و باعث و بانی تمامی مشکلات و گرفتاریهای اقتصادی را مهاجران و مسلمانان دانسته و از این نمد کلاهی برای خویش دست و پا نمودند. خانم مارین لوپن رهبر راستگرایان افراطی نمونۀ بارزی از این نوع است که به مدد همین اوضاع و احوال موفق شد که تمامی کاسه کوزه ها را بر سر مهاجران و پناهندگان بشکند و تا آنجا پیش برود که در دور نخست انتخابات با کسب نزدیک به هجده درصد آراء، پیروزی چشمگیری را نصیب حزب خویش نماید. پیروزیی که می تواند زنگهای خطر را در اروپای متمدّن به صدا در آورد و خاطرات نازیسم ها و فاشیستها را در اذهان زنده سازد.
موفقیّت اولاند نه تنها می تواند کاسبی تجّار فرصت طلبی از نوع خانم لوپن را به کسادی کامل بکشاند، بلکه می تواند سرمشقی برای تمامی دولتهایی باشد که اصل و اساس عبور از بحران را بر فشارها و ریاضتهای اقتصادی بر مردم خویش بنا نموده اند. البته در این مسیر او با مشکلات و چالشهای فراوانی مواجه است. کارشکنی های صاحبان سرمایه که از این پس باید مالیّات بیشتری بپردازند و خانم مرکل که موفق شده بود سارکوزی را با سیاستهای اقتصادی خود همراه و همگام نماید، تنها بخش کوچکی از مشکلات پیش روی اولاند و سوسیالیستها هستند. به گفتۀ شهردار پاریس که خود نیز از اعضای حزب سوسیالیست فرانسه است، دولت سارکوزی طیّ پنج سال حکومت بر فرانسه سیصد میلیارد یورو بدهی بر جا گذاشته است.

همزمان با انتخابات فرانسه، در یونان نیز دو حزب ائتلافی که دولت یونان را تشکیل دادند، در انتخابات پارلمانی نتوانستند اکثریّت را به دست آورند. یک ائتلاف چپگرا به نام سیریزیا و حزب چپ میانه به نام پاسوک به ترتیب ردۀ دوم و رتبۀ سوم را به دست آورده اند تا دولت ائتلافی را با مشکل مواجه نمایند. به موازات چپها، حزب نئونازی یونان هم برای اوّلین بار در این انتخابات توانسته به پارلمان راه یابد.

آنچه که در فرانسه و یونان روی داده، نشانگر خواست و ارادۀ مردم برای تغییر است. اگر چپها موفق نشوند این تغییرات را به نحو دلخواه و مطلوب به وجود آورند و از فرصت به دست آمده حدّاکثر استفاده را نکنند، آنگاه شاید راستهای افراطی سوار بر امواج خشم و اعتراضهای مردم، از آنها و میانه روها پیشی گرفته و در انتخابات آینده کاخهای ریاست جمهوری را در کلّ اتحایّه اروپا تسخیر نمایند.

هیچ نظری موجود نیست: