درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

چهارشنبه، آذر ۳۰، ۱۳۹۰

نور خورشید خواه، بو که برآید

فرهنگ معین کلمۀ یلدا را برگرفته از ریشۀ سریانی ( زبان باستی مردم سوریّه-کلده و آشور ) ذکر می کند که معنای آن میلاد است. درازترین شب سال که نیاکان ما برای فائق آمدن بر تاریکی، آتش بر می افروختند، جشن می گرفتند، دور هم جمع می شدند و تا سپیده دم بیدار می ماندند تا شاهد طلوع خورشید باشند.
در ادبیّات ایران زمین شب یلدا به در قالب معانی و تعابیر گوناگونی به کار رفته است. خاقانی می گوید:
همه شبهای غم آبستن روز خراب است.......... .بوسف روز، به چاه شب یلدا بیند
حافظ می فرماید:
صحبت حکّام ظلمت شب یلداست...... نور خورشید خواه، بو که برآید
و معزّی:
تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است....... تو شمع فروزنده و گیتی شب یلدا
فال حافظ در این شب همراه با صرف انار و انگور وهندوانه و آجیل و سایر خوردنیها و تنقّلات، نشان از تلفیق فرهنگ و ادبیّات پارسی با جشنهای باستانی ما ایرانیان دارد. ضمن تبریک جشن یلدا، دست به دامان جناب حافظ می شویم و از دیوان غزلیّات آسمانی اش فالی می زنیم. به امید وصل شب یلدای ایران به طلوع خورشید درخشان آزادی.

معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است به این قصّه اش دراز کنید
حضور مجلس انس است و دوستان جمعند
و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید
رباب و چنگ به بانگ بلند می گویند
که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید
هر آنکسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
براو چو مُرده بفتوای من نماز کنید
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید
به جان دوست که غم پردۀ شما ندرد
گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید
نخست موعظۀ پیر می فروش این است
که از مصاحب ناجنس احتراز کنید
وگر طلب کند انعامی از شما حافظ
حوالتش به لب یار دلنواز کنید

هیچ نظری موجود نیست: