مجتبی واحدی مشاور آقای کرّوبی تقریبا دو هفته پیش مصاحبه یی انجام داده است با سایت بالاترین و طیّ این مصاحبه به سؤالات کاربران این سایت نیز پاسخ گفته است. هر چند که موضع گیریهای وی در مقابل رژیم ولایت فقیه قابل تحسین است امّا در خلال آن فرمایشاتی هم فرموده اند که می تواند مصداق ضرب المثل معروف غوره نشده می خواهد مویز شود، باشد.
جناب مشاور آنچنان در این مصاحبه از کلمه < من > استفاده می کند که گویی وهم و خیالات برش داشته که علی آباد هم شهریست. در قسمتی از این مصاحبه می گوید: من با همۀ کشورها و همۀ دولتها حاضرم همکاری کنم برای اینکه مردم به حاکمیّت مورد علاقه خودشان برسند، جز یک دولت و یک گروه. دولت اسرائیل و سازمان مجاهدین. علّتش هم استفاده این دولت و آن گروه برای رسیدن به هدف از ابزار و راهکارهایی است که حکومت اسلامی هم از آنها استفاده می کند! ( نقل به مضمون ).
نویسنده این سطور نه بادمجان دورقاب چین کسی است و نه یک هوادار بی دنده و ترمز. منظورم از آن نوع هوادارانی است که هر حزب و گروهی اگر چند تایشان را داشته باشند، دیگر نیازی به دشمن ندارند. امّا وقتی پای صحبتهایی از این قبیل پیش می آید وجدان درد می گیرم.
آقای واحدی! حکومتی که شما تازه بعد از انتخابات در این یکی دو سال اخیر به فکر مبارزه با آن افتاده اید و تبلیغ براندازی اش را هم می کنید، که کار بسیار بسیار خوبی می کنید، بیش از سی سال است که خون یک ملّت را در شیشه کرده است. دقیقا همان روزها و ماهها و سالهایی که شما با شیخ اصلاحات نشست و برخاست داشتید و گل می گفتید و گل می شنیدید این ملّت داشت زیر پوتین و نعلین مشتی اراذل و اوباش لِه می شد. چه می کردید شما در آن دوران؟ مشاوره می دادید و همانگونه که در مصاحبه تان هم اشاره کرده اید، فعالیّت اقتصادی می کردید. امّا در آن روزهای سخت و تا همین امروز کسانی بودند که حرفهایی را که شما امروز در خصوص براندازی رژیم و بی نتیجه بودن اصلاحات و دیکتاتوری به نام ولیّ فقیه می زنید، به قیمت جان و خونشان زدند و بهایش را هم پرداختند و هنوز هم دارند می پردازند. آنوقت شما هنوز از گرد راه نرسیده نامشان را در کنار دولتهای سرکوبگر و غاصب اسلامی و اسرائیل قرار می دهید و هر صاحب نظر منصف بی طرفی را به شک می اندازید که نکند طرف با همه گرد وخاکهای براندازمنشانه، از این طریق می خواهد بند ناف خود با رژیم ولایت مدار را قطع نکرده باشد!
نکته جالب دیگر این مصاحبه اظهارات آقای واحدی در مورد محلّ زندگی ایشان بود. مخفیگاهی که دو طبقه زیر زمین است از ترس پول و آدمکشهای حکومت اسلامی در ایالت ویرجینیای آمریکا! حتما جناب مشاور نمی داند که دشمنان قسم خوردۀ رژیم آخوندها، همانها که او در کنار اسرائیل و حکومت جنایتکاران قرارشان داده، همانها که رژیم به خونشان تشنه است و برای قرار دادنشان در تنگنا دست به دامان هر کس و ناکسی می شود و به هر امامزاده یی هم دخیل می بندد، بی هیچ ترس و بیمی راست راست آنهم نه در آمریکا، بلکه در اروپا که در آن دست رژیم خیلی بازتر از آمریکاست و درصد خطر به مراتب بالاتر است و دست حکومت ترور و جنایت هم بازتر، کفش و کلاه کرده و علنا و نه مخفیانه و در زیرزمین، کار مقاومت را به پیش می برند.
اندر باب الزامات و نوع فعالیّت برای سرنگونی رژیم هم جناب واحدی فرمودند که با دوستانی معاشرت دارند که منتقدان حکومت ایران هستند و عرفا برانداز تلقی می شوند. انشاءالله که موفق باشند و کور شود هر آنکه نتواند دید، امّا خدا کند که دوستان طرف معاشرت از نوع رفقای نابابی نباشند که خاک افغانستان را به توبره کشیده اند و سرطانی به جان کشور و مردم عراق انداخته اند که نسل اندر نسلشان را به تباهی کشیده و ظاهرا حالا حالاها هم خواهد کشید. همانها که با اشاره یک انگشت حسنی مبارک و بن علی را در مصر و تونس از تخت به زیر کشیدند تا بتوانند قیام ملّتهای تحت ستم را متوقف و سپس با نوکرانی از جنس همان قبلیها، سرکوب کنند. همانها که امروز به نام نجات مردم لیبی، دایۀ دلسوزتر از مادر شده و سرگرم نابود کردن تأسیسات زیربنایی این کشور نفت خیز آفریقایی اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر