سونامی قیامها با خیزش مردم تونس آغاز شد و امواجش مصر را در هم نوردید و همچنان مثل بلا دارد دور سر دیکتاتورها می چرخد. دیکتاتور لیبی چنان بیرحمی و سبوعیّتی در مقابله با مردم به پا خاسته به کار برد که همه فراموش کردند بپرسند سرنوشت مصر پس از مبارک به کجا رسیده است؟! این همه مصیبت برای این بود که همه چیز را بسپارند دست ارتش و برگردند خانه ها؟!
قیام در بحرین همچنان ادامه دارد. اکثریّت جمعیّت که اتّفاقا شیعه هم هستند، دیگر جانش به لبش رسیده. می گویند حکومت از خارج سنّی وارد می کند، ملیّت بحرینی می دهد و به کارها و پستهای حساس می گمارد تا دست جمعیّت شیعی را از مناصب کلیدی کوتاه و دور نگه دارد!
شیعه های عربستان هم بالاخره قدم به خیابان گذاشتند امّا حاکمان سرزمین وحی چنان برخوردی کردند که معترضین حتما رَبّ و رُبّشان را هم یاد کردند. شاه و شیخ هم فورا بیانیّه و فتوای جداگانه صادر کردند که فضولی موقوف و اعتراض ممنوع. حالا هم ملک عبدالله خان نیروهایش را فرستاده بحرین تا حتما به زغم خودش جلوی آتشی که دامنگیرش خواهد شد را از کانون اصلی بگیرد. حتما کلّی هم به پادشاه بحرین توپیده که فلان فلان شده جلو شیعه ها رو اگر نمی تونی بگیری خودمون می یایم میگیریم.
جناب علی عبدالله خان صالح هم همچنان دارد به بازی موش و گربه ای خودش با ملّت جان به لب رسیده ادامه می دهد. البته او مثل حاکم لیبی فلّه ای نمی کُشد. سیستم قطره ای را ترجیح داده و روزی چند نفر را بیشتر به قتل نمی رساند.
هدیۀ دموکراسی آمریکایی در عراق هم دارد هر روز با چوب و چماق و گلوله و زندان به مردم تحت سلطه، کادو می دهد। رژیم آخوندزده هم حتما تمام دار و ندارش در تجربه مقابله با آزادیخواهان را در طبق اخلاص گذاشته و دو دستی تقدیم مالکی کرده تا مبادا نوکر دست نشانده به سرنوشت مبارک و بن علی دچار شود.
قیام در بحرین همچنان ادامه دارد. اکثریّت جمعیّت که اتّفاقا شیعه هم هستند، دیگر جانش به لبش رسیده. می گویند حکومت از خارج سنّی وارد می کند، ملیّت بحرینی می دهد و به کارها و پستهای حساس می گمارد تا دست جمعیّت شیعی را از مناصب کلیدی کوتاه و دور نگه دارد!
شیعه های عربستان هم بالاخره قدم به خیابان گذاشتند امّا حاکمان سرزمین وحی چنان برخوردی کردند که معترضین حتما رَبّ و رُبّشان را هم یاد کردند. شاه و شیخ هم فورا بیانیّه و فتوای جداگانه صادر کردند که فضولی موقوف و اعتراض ممنوع. حالا هم ملک عبدالله خان نیروهایش را فرستاده بحرین تا حتما به زغم خودش جلوی آتشی که دامنگیرش خواهد شد را از کانون اصلی بگیرد. حتما کلّی هم به پادشاه بحرین توپیده که فلان فلان شده جلو شیعه ها رو اگر نمی تونی بگیری خودمون می یایم میگیریم.
جناب علی عبدالله خان صالح هم همچنان دارد به بازی موش و گربه ای خودش با ملّت جان به لب رسیده ادامه می دهد. البته او مثل حاکم لیبی فلّه ای نمی کُشد. سیستم قطره ای را ترجیح داده و روزی چند نفر را بیشتر به قتل نمی رساند.
هدیۀ دموکراسی آمریکایی در عراق هم دارد هر روز با چوب و چماق و گلوله و زندان به مردم تحت سلطه، کادو می دهد। رژیم آخوندزده هم حتما تمام دار و ندارش در تجربه مقابله با آزادیخواهان را در طبق اخلاص گذاشته و دو دستی تقدیم مالکی کرده تا مبادا نوکر دست نشانده به سرنوشت مبارک و بن علی دچار شود.
همۀ اینها یکطرف، طبیعت هم از آنطرف دست به کار شده و با یک زلزلۀ عظیم و سونامی دهشتناک در دل اقیانوسی که اتّفاقا آرام(ش) می نامند، چنان خطّ ونشانی برای بشریّت کشیده که نگو و نپرس. وقتی اقیانوس آرام اینگونه بیقراری می کند و قسمتهای عمده یی از یکی از پیشرفته ترین کشورهای جهان را در عرض چند دقیقه زیر و زبَر می کند، دیگر از اقیانوسهای ناآرام و آتشفشانهای تنوره کش چه انتظاری باید داشت؟!
ظاهرا کرۀ خاکی دارد دستخوش تحوّلاتی عجیب و غریب می شود. آیا پیشگویی های مربوط به سال 2012 میلادی محقّق خواهد شد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر