در چشم محققان چه زیبا و چه زشت*** منزلگه عاشقان چه دوزخ چه بهشت*** پوشیدن بیدلان چه اطلس چه پلاس*** زیر سر عاشقان چه بالین و چه خشت
تهی از احساس، فارغ از اندیشه
بیگانه با عشق و شور و شیدایی
از پس و پشتِ کدامین کفتار
در امتداد تیره ترین نقطۀ شبِ کدامین گنداب
و در رأس کدامین ساعت نحس
شوم و نامبارک
قدم به عرصۀ هستی نهاده اند
کاینگونه
تشنه به خونِ انسانهای
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر