درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

پنجشنبه، مهر ۲۲، ۱۳۸۹

تو از تبار کدامین ستاره یی؟!


بانو!
تو از تبار کدامین ستاره یی
که پس از افول
در قامت یک خورشید
دوباره درخشیدن آغاز کرده ای؟!

بانو!
زمزمه های کدامین چشمه
ترنّم دلپذیر کدامین رود
و خروش امواج کدامین اقیانوس
در بستر صدای تو جاری بود
کاینگونه سرشارمان می کرد
از شور عشق و زندگی و سرزندگی؟!
و غزل را و غزل را
آندم که بر لبان تو جاری می شد
آبشاری بود، نعمت خدا
در کویر تفتیدۀ دلهامان

عِطرآگینتر از خاطرۀ گل یاس باد
نام تو
و خاطره انگیزتر از زیبایی تمامی گلهای سرخ
یاد تو باد
که از نغمۀ سِحرآمیز خویش
برای مردمی که دوستشان داشتی
و دوستت داشتند
برج و بارویی ساختی
تا در پناه آن
در بغرنجترین لحظات حیات
به خاطر آوریم که مرضیّه
کوله باری از غمهامان را بر دوش کشید
با ما ماند، برای ما خواند و سرانجام
چونان کبوتری رها
به سوی بیکرانه ها پر کشید و رفت

ستاره ها شهادت می دهند
که در روز رهایی
باز خواهی گشت، جانانه تر ازهمیشه
و آفتاب گرم و جانبخش نگاهت را
دوباره نثارمان خواهی کرد
نگاه کن!
شب از نیمه نگذشته هنوز
خروسکی می خواند
به نشانۀ قُربت طلوع فجر

هیچ نظری موجود نیست: