محاربان بشتابید، ماه خرداد است

وطن اسیر غل و بند و ظلم و بیداد است
فقیه شهر از این جور، خانه آباد است

کجا روم ز چه کس دادِ خویشتن خواهم
که شیخِ قاضی همان زر خرید جلّاد است

به مُهر و ورد و دعا و عبا و عمّامه
مراد کَس ندهد،ناکسی که شیّاد است

اگرچه زخمیِ تیغ حرامیان، وطن است
ولی به شوق جوانانِ خود، دلش شاد است

اگر چه رنج فزون گشته، شِکوه از که کنم؟!
که درد نشانۀ وقت سعید میلاد است

برون ز ریشه برآید بساط ظلم و ستم
پس از شما وطن از قید و بند آزاد است

نه شِکوه و نه گلایه، نه آهِ شب نیمه
ز ناله کار گذشته، زمان فریاد است

رسیده وقت خروشی که ظلم برفکند
بیا بیا به خیابان که گاهِ میعاد است

رسیده ماه من و ماه خیزش و شورش
محاربان بشتابید، ماه خرداد است