نامه کرّوبی به هاشمی رفسنجانی در خصوص جنایتهای وحشیّانه مأموران رذل و متجاوز ولایت فقیه، بیش از پیش مبیّن این نکته است که رژیم ولیّ فقیه به ته خط رسیده و دیگر هیچ راهی برای بازگشت و آشتی باقی نگذاشته است.
آنچه کرّوبی در نامۀ خود متذکّر شده البته برای تمامی کسانی که طیّ سالهای حاکمیّت ولایت فقیه دستی در آتش مبارزه داشته اند، حاوی نکات تازه ای نیست. در این سی سالی که از عمر نکبت بار حکومت جانیان فاسد می گذرد، حتّی یکروز خالی از شکنجه و اعدام و تجاوز سپری نشده است. اینرا کارنامۀ سیاه حکومت می گوید. آنچه که در این میان جدید و تازه است این است که آخوندی مثل کرّوبی به این جنایات اذعان داشته و آنرا علنی نموده است.
پیش از این اپوزیسیون ایران بود که با اسناد و مدارک، جنایات مشتی اوباش و اراذل بی اصل و نّسّب را در گوشه و کنار دنیا فریاد می زد. امّا دریغ از گوش شنوا!! و امروز می بینیم که یکی از سردمداران همین رژیم که طیّ سی سال گذشته از صاحب منصبان حکومت بوده و از آخوندهای درجه یک محسوب می شود با افشای جنایات شرم آور رژیم، زیرآب حکومت را می زند و بن بستی که رژیم ولایت فقیه در آن گیر افتاده را، بیشتر و بیشتر به تنگنا می کشاند.
این نامه افشاگرانه از سوی دیگر نشانگر شکاف عمیقی است که پس از زلزلۀ قیامهای مردم ایران، حاکمیّت را دچار چند دستگی نموده و روند سرنگونی اش را تسریع کرده است.
ولیّ فقیه ارتجاع حالا و مخصوصا پس از افشای این نامه، کرّوبی را هرگز نخواهد بخشید. چرا که بی شک گناه تمامی آنچه که مخصوصا در این روزهای قیام انجام پذیرفته، حالا بی برو برگرد و مستقیم بر گردن مقام ولایت است و بیخود نیست که مردم هشیار بر شعار مرگ بر دیکتاتور، یک پسوند متجاوز هم اضافه کرده اند تا نشان دهند که روزبروز بر میزان تنفّر و نفرتشان از رأس تا ذیل نظام، افزوده می گردد.
در روزها و ماههای آینده دو اتّفاق مهم می تواند به شعله های قیام دامن بزند و باعث تقابل بیش از پیش رژیم و مزدورانش از یک سو و مردم به پا خاسته از سوی دیگر شود.
یکی شروع لیگ فوتبال است که خود بهترین بهانه برای جمعیّتی است که راحت و بی دردسر در استادیومهای ورزشی به هم می پیوندند و یکدل و یکصدا، آزادی را فریاد خواهند کرد. مطمئنا تصوّر خروج سیل خروشان جمعیّت شصت، هفتاد هزار نفری از استادیومها از همین حالا لرزه بر اندام سرکوبگران انداخته است.
دوّم امّا باز شدن مدارس و دانشگاههای سراسر کشور است. هر مدرسه و هر دانشگاه به محلّی برای اعتراض علیه ظلم و ستم و سرکوب تبدیل خواهد شد و تمامی طرح و نقشه های نیروهای متجاوز جهت سرکوب اعتراضات را به چالش خواهد گرفت.
همۀ اینها به این معنی است که رژیم از خشم و خروش خلقی که زنجیر اسارت از پا گسسته و به شوق رهایی جان بر کف به خیابان آمده، رهایی نخواهد یافت و سرنوشتی جز پیوستن به ننگین ترین حکومتهای سرکوبگر تاریخ نخواهد داشت.
20 امرداد 1388
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر