این سرخی خون که نقش بر خاک زده است
آوازۀ یک خلق ستمدیده بر افلاک زده است
جوشنده و گرم و پر حرارت جاری ست
بعضی خونهای پاک به ناحق ریخته شده، چنان می جوشند و چنان دامن گیر جلّاد می شوند و رسوایش می کنند که اغراق نیست اگر خون معجزه گر بنامیمش.
خون ندا از این نوع است. خونی که رسالت خونخواهی سی سال جنایت و کشتار و اعدام و سنگسار و حلق آویز را بر عهده گرفت و در اندک زمانی کوس رسوایی آخوندهای جنایتکار را در اقصی نقاط عالم به صدا در آورد. خونی که یک شبه پرچمدار تمامی خونهای به ناحق ریختۀ شدۀ سی سال جنایت و سبعیّت جانیان عمّامه دار و بی عمّامه شد.
سی سال است که رژیم جنون و جنایت می کشد و قتل عام می کند. از زیرزمین های تاریک و مخوف اطّلاعات و سایر زندانها گرفته تا در معابر عمومی و بر سر چهارراهها و در ملأ عام. گناهکار و بی گناه هم نمی شناسد. کدام خون را سراغ دارید که اینگونه در کوتاهترین زمان ممکن، توجّه جهانیان را به سوی ملّت ایران جلب کرده باشد؟!
از هنرمندانشان گرفته تا سیاستمردانشان و البته افکار عمومی و رسانه هایشان همه و همه از این خون پاک به ناحق ریخته بعنوان سمبل مبارزات ملّت ایران نام برده و عمیقا تحت تأثیر قرار گرفته اند و گریسته اند. خونی که شعله کشید و ماسک ازچهرۀ کریه حکومت اسلامی کنار زد و چهرۀ واقعی هیولای ارتجاع را در انظار جهانیان به نمایش گذاشت.
خون ندا گرم و جاری و جوشان در رگهای تاریخ مبارزاتی ملّت ایران با خونهای به ناحق ریختۀ سی سال اخیر پیوند خورد و توفانی به پا کرد که اثراتش را در آینده بیشتر و بیشتر شاهد خواهیم بود.
دیری نخواهد پائید که به برکت همین خونها ریشۀ سرطانی که قرنها بر پیکر ملّت ایران تار و پود تنیده و زالو وار ارتزاق می کند، از بیخ و بن برآید و ایران به معنی واقعی کلمه رها شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر