درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

سه‌شنبه، دی ۲۵، ۱۳۸۶

افسوس

بعضی وقتا یه عکس آدمو با خودش مثل ماشین زمان به گذشته ها می بره. مثل عکسی که اینجاست . گرچه سیاه و سفید هست و کیفییت عکسای امروزی رو نداره اما درونش یک سینه سخن نهفته است. یادش بخیر اونروزها از مرزبندی بین آدما خبری نبود. نه کسی به دین و ایمون مخالفان رژیم سلطنتی کار داشت و نه به طرز فکر و عقیده. همه با هم یکی بودن و دستها در دست هم نخواستن دیکتاتوری رو درخواست می کردن که در نهایت پس از اعتراف به قدرت مردم و شنیدن صدای انقلابشون، فرار رو بر قرار ترجیح داد و برا همیشه در گورستان تاریخ دفن شد

امٌا آدم دلش می گیره وقتی که می بینه امروز اون جمعیت متحد و یکپارچه دیروز چطور با مکر و حیله و فریب ملٌاها و البته عدم هشیاری خودش به صد دسته و گروه تبدیل شده. از همینجاست که آخوند به ریش همه می خنده و پایه های منبرش رو محکم و محکمتر می کنه.امروز تفرقه بنداز و حکومت کن تبدیل به اصل اول اعتقادی نظام حکومت ولی فقیه شده. افسوس


هیچ نظری موجود نیست: