وطن هر لحظه در اندیشه ماست
من اینجا جسمم اما روحم آنجاست
امیدی در دل این کهنه شب نیست
امید ما طلوع صبح فرداست
دل مام وطن لبریز درد است
ولیکن کعبۀ آمال دلهاست
فدای کوه و دشت و خاک پاکت
دل و جان در پی دیدار آنهاست
شب تار وطن یارب سحر کن
چنین خواند دمادم هر که شیداست
حرامم باد بی یاد تو یکدم
من اَر ماهی، وطن دریاست، دریاست
وطن پیوند خورده با دل و جان
دل وجان با تو همراه است و هرجاست
فدای خاک زرخیز تو ایران
که می دانم زیارتگاه جانهاست
بمانم غافل از تو، وای هیهات؟
وطن هر لحظه در اندیشۀ ماست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر