
چو شب رسد به خلوتش، پُراز ستاره می شوم
چه ساده با ستاره ها، هم آشیانه می شوم
من از تبار بِرکه ها، پر از طراوت سحر
به باغ عشق رُسته ام، پر از جوانه می شوم
من از غرور قله ها، پر از شکوه بودنم
ز بیکرانه آمدم، چه بیکرانه می شوم
چو موجهای سرکشم، بگو کجاست ساحلم؟
شبانه روز در رهم، چه خوش روانه می شوم
نوید سبز رستنم، جهان پر از نیاز من
بهار دلکش زمین، در این زمانه می شوم
اگر همه رهایی ام، شعور سبز رستنم
ز بوی تو شکفته ام، چه عاشقانه می شوم
فراترم از این همه، رهاترم از آسمان
ز قید خویش رسته ام، ببین یگانه می شوم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر