یکبار دگر دوباره نوروز رسید
فرخنده و هم خجسته، پیروز رسید
دیروز دلم هوای گل داشت، عجب
صد خرمنِ یاس و سنبل، امروز رسید
****
گل آمد و بلبلان همه سرمستند
با شوق به روی شاخه ها بنشستند
خواندند به صوت خوبِ افلاکی خویش
سرمست به معشوقۀ گل پیوستند
****
افتاده ای اَر تو، در بهاران برخیز
چون سبزه که بَر شود ز باران، برخیز
سرمست شو از بوی خوشِ نرگس باغ
دلداده به رسم بیقراران، برخیز
****
در پاسخ به آخوند نوری همدانی که گفت: «در ایام
عید نوروز عزاداری کنید»
گفتند: که پاسِ گریه را می داریم
گفتیم: به دل بذر شعف می کاریم
گفتند: بهار آمده شادی ممنوع
گفتیم:
از آئینِ شما بیزاریم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر