درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

یکشنبه، دی ۲۲، ۱۳۹۲

«جنایتکاران هم می میرند»

سرانجام شارون پس از هشت سال زورآزمایی با مرگ، تسلیم شد و رفت تا جهان یکبار دیگر به خاطر بیاورد که او همان کسی بود که صبرا و شتیلا را به خاک و خون کشید. کسی که بیش از نیم قرن مستقیم و غیر مستقیم دستش آغشته به خون آوارگان و مبارزان فلسطینی بود. یک نظامی بیرحم و خشن که کشتن و خون ریختن را از همان آغازین دوران جوانی تجربه کرده بود و لقب «قصّاب فلسطینی ها» را به دلیل کشتارهای بیرحمانه، یدک می کشید.
او در کنار این کشتارهای ددمنشانه مقام وزارت اغلب وزارتخانه های دولت اسرائیل از جمله کشاورزی، دفاع، صنعت و بازرگانی، مسکن، امورخارجه و سرانجام نخست وزیری را تجربه کرده بود اما هنر اصلی اش همانا کشتار و قتل عام ملّتی بود که زمینهاشان را غصب کرده بودند یا به ثمن بخس از چنگشان درآورده و به غارت برده بودند.
مرگ بارها نشان داده است که قدرتمندتر از تمامی دیکتاتورها و خونریزهای روی زمین است. برای مرگ فرق نمی کند که چنگیز خان مغول باشی یا هیتلر. نرون باشی یا خمینی. خامنه ای باشی یا شارون. مرگ که بیاید چنان گریبانت را می گیرد که از هزاران خدم و حشم و سپاه و ارتش هم هیچ کاری ساخته نیست. آنچه که به جا می ماند، همانا کارنامه ای است که بسته به عملکردت یا لعنت ابدی را نصیبت خواهد کرد یا اینکه آیه های رحمت را بدرقه راهت خواهد نمود.
به این امید که مرگ تا زمان محاکمۀ جنایتکاران حاکم بر میهنمان و در راس آنها خامنه ای، دست نگه دارد تا این جانیان در دادگاه و در پیشگاه ملت رنجدیده ایران، از آنچه که بر این مردم و میهن در زمان صدارتشان رفته است سخن بگویند و جهان شاهد روسیاهی و درماندگی شان باشد.


12 ژانویه سال 2014 میلادی
  

هیچ نظری موجود نیست: