کوبلر و گوبلز

جناب گوبلز را که معرف حضورتان هست؟ همان وزیر معروف تبلیغات هیتلر. او از سال 1933 میلادی تا زمان شکست هیتلر و آلمان نازی در جنگ دوّم جهانی سردمدار دستگاهی بود که مهمترین کارش تولید دروغ و تحریف حقایق بود. دائم از اختراع سلاحهای معجزه آمیز سخن می گفت و حتی بعد از شکست ارتش نازی در استالینگراد، باز هم دست از دغل و دودوزه بازی بر نمی داشت و تهدید می کرد که جنگ مطلق هنوزبه راه نیفتاده است! گویی آنهمه کشتار و خرابی و نابودی به زعم او هنوز در مدار و مرتبۀ یک جنگ مطلق و تمام عیار قرار نگرفته بود.

ناگفته پیداست که وزیر تبلیغات موجودی همچون هیتلر بودن کار هر کسی نمی توانست باشد. گوبلز به راحتی می گفت که هدف از تبلیغات، افزایش آگاهی نیست بلکه به دست آوردن موفقیّت است. او می گفت: دروغهایی که از رسانه ها پخش می شوند باید تا حدّ امکان بزرگ باشند. دروغ گفتن و تحت هر شرایطی بر صحّت آن پافشاری کردن از خصایص ذاتی او بود. عاقبتِ این جناب گوبلزِ دروغگو همانند بسیاری از هم مسلکانش در حکومت نازیها تلخ و عبرت آور است. پس از پیشروی ارتش سرخ به سوی برلین در اول ماه مه 1945 میلادی، وی ناچار شد ابتداء فرزندانش را با بیهوش کردن و خوراندن سیانور از بین ببرد و سپس خودش و همسرش ماگدا ماشه های مرگ را رو به شقیقه ها کشیدند و به هیتلر پیوستند.

وزیر تبلیغات هیتلر هموطنی دارد به نام کوبلر. اسامی تنها در یک سرکش روی کاف و یک نقطه روی حرف ر، با هم متفاوتند. این دو امّا در بعضی جهات شباهتی سخت با یکدیگر دارند و آن، دروغ گفتن و هوچی بازی و تبلیغات پوچ و توخالی راه انداختن است. همدلی و همراهی شان با حکومتهای فاشیستی هم که دیگر اظهر من الشّمس است. طاهر بومدار گفته بود که کوبلر طیّ سخنانی برای کارمندانش، رضایت مالکی را رضایت دبیرکل سازمان ملل نامیده است! پس برای جناب کوبلر اصلا مهم نیست که نخست وزیر دست نشاندۀ ملّاها مرتکب چه جنایاتی در عراق شده و می شود و تظاهرات میلیونی علیه شخص مالکی هم ربطی به فساد و کشتار و شکنجه های وحشیانه مردم عراق، با همدستی اربابانِ عمّامه به سرش در ایران ندارد!

فهرست دروغهای کوبلر البته حجیم تر از آن است که در این مختصر بتوان به آنها پرداخت. دستکاری کردن عکسهای زندان موسوم به لیبرتی جهت فریبکاری و ارسال آنها برای نمایندگانِ ساکنان اشرف. دستکاری و تحریف گزارش فنی مربوط به لیبرتی در خصوص وضعیّت زیرساختهای لیبرتی که کوبلر با فریبکاری آنرا تبدیل به یک گزارش مطلوب نمود.  قولهای کذب و بی پایه و اساس مبنی بر امنیّت و رفاه و بهداشتِ ساکنان در لیبرتی. اسکان موقت نامیدن ساکنان اشرف  در لیبرتی و انتقال سریع آنها به کشورهای دیگر و به همۀ اینها اضافه کنید تلاش و همدستی او با دیکتاتوری آخوندها جهت بالا کشیدن اموال و دارائیهای اشرفیّان و فراهم نمودن شرایطی که مبارزان راهِ آزادی دست از مبارزه شسته و به زیر عبای آخوندهای جنایتکار بروند. بیخود نیست که شخصیّت های امریکایی و اروپایی که با او در تماس بوده اند و به اذعان خودشان فریب دروغهایش را خورده اند، اینگونه بی پروا به نمایندۀ محترم! دبیر کل سازمان ملل می گویند: شرم بر تو!

کوبلر و همسر گرامی اش که سابقۀ رسوایی صدور ویزاها در زمان صدارت کوبلر بر سفارت آلمان در قاهره را دارند، از قضا! و نه صرفا بعنوان دستمزد خوش خدمتی و پاچه ورمالیدگی، اینروزها در عراق هم دست در دست هم داده اند و نانهای دیپلماتیک به هم قرض می دهند. خانم بریتا واگنر در مقام نفر اوّل سفارت دولت آلمان در عراق، پس از حملۀ اخیر به لیبرتی رضایت خاطر خودش را از این جهت که دولت عراق(عامل حمله به لیبرتی) مشغول بررسی علّت و عوامل حمله به لیبرتی است، ابراز داشته است. اعلام حمایت کامل دولت آلمان از یونامی (بخوانید کوبلر) در عراق بخاطر انتقال ساکنان از کمپ اشرف به کمپ لیبرتی و در خواست او از رهبری کمپ لیبرتی جهت برخوردار کردن حقوق کامل ساکنان (ادبیّات آخوندها و مزدورانشان)! از آن مقوله هاست که دستهای خونین یک زن و شوهر سیاست باز را بیش از پیش در اذهان آشکار می نماید. خطاب به شخص کوبلر و خانم بسیار محترمش باید گفت که بهتر است از سرنوشت دردناک گوبلز و ماگدا درس عبرت بگیرند و آگاه باشند که به شهادت تاریخ کشور مطبوع خودشان، دروغ و هوچی گری و سیاست بازی، همراهی با فاشیسم مذهبی و عوامل با عمّامه وبی عمّامۀ آنها و دست بردن در خون مبارزان راه آزادی، آخر و عاقبت خوشی نخواهد داشت.