یک خمینی دیگر در بلاد فرعونها!

شواهد نشان از آن دارد که حاصل بهار عربی در مصر علفهای هرزی هستند که بذرشان به دست نامبارک آنها که مبارک را با عجله و برای خارج نشدن اوضاع از کنترل، با موجودی به نام محمّد مرسی تعویض کردند، پاشیده شد. نقش عجیب اخوان المسلمین در تمامی کشورهایی که صابون بهار عربی به تنشان خورده، بسیار عجیب و از پیش برنامه ریزی شده به نظر می رسد!

ظاهر قضیّیه این است که قشر وسیعی از مردم این کشورها دلشان برای حکومت اسلامی لک زده است. اصلا جای تعجّب وجود ندارد وقتی که ما ایرانیها با دهانی نیمه باز به مردمی که دلشان را به آواز دهل از دور خوش کرده اند نگاه می کنیم و دلمان به حالشان می سوزد. اگر نه البرادعی سکولار و نه عمرو موسای سابقا دبیر کل اتحادیّه عرب شانسی برای احراز کرسی ریاست در مصر به دست نیاوردند، دلیلش این بود که غربی ها و در رأس آنها آمریکائیها می خواستند مطابق با امیال اکثریّت، یک اسلام شیک را در بسته بندی لوکس تقدیم مردم به پا خاسته کنند تا نه سیخ سوخته باشد و نه کباب. هم حاکمیّت آنها اینبار در شکل دیگری تداوم یافته باشد و هم مردم به بهشت موعود نزدیکتر شده باشند!

جناب مرسی در مصر پس از تکیه زدن به مسند و بررسی اوضاع و احوال به این نتیجه رسید که او مگر از خمینی و خامنه یی چه چیزی کمتر دارد؟! اگر خمینی ناگهان سوار بر امواج خودش را به تخت ولایت فقیه رساند و متّصل به عالم بالا شد، اگر خامنه یی یک شبه تمام قدرت را قبضه کرد و در جیب عبایش گذاشت و از خمینی هم عبور کرد و رفت بالا بالا بالاتر، چرا او که مدارج دانشگاهی را در امریکا طی کرده و اتفاقا از سران اخوان المسلمین هم به شمار می آید، نتواند؟!  اینجا بود که جنابشان را یابو برداشت که می شود در سرزمین فراعنه برای خود تبدیل به ولایت فقیهی شد و هَمَه با من را فریاد کرد.

اینکه محاسبات این فقیه فرعون زدۀ جدیدالوَلد درست از آب در بیایند یا نه، البته بستگی به قشر بیدار و مردم هشیاری دارد که دوباره سر از میدان تحریر درآورده اند. اگر آنها قبل از رسیدن به نتیجه یی که این دیکتاتور تازه سر از تخم در آورده را به عقب نشینی وادار کند، میدان را خالی کنند، اینبار جهان شاهد ظهور یک فقیه تامّ الاختیار در یک کشور باستانی دیگر خواهد بود که تنها تفاوتش با انواع مشابه، سواد دانشگاهی و طرز پوشش خواهد بود.