درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۹۱

بیگانه با خلق و میهن

نشست یکروزۀ پنج بعلاوۀ یک در استانبول را آخوندها چنان در بوق و کرنا کرده اند که گویی فتح الفتوحی اتّفاق افتاده و پوزۀ استکبار جهانی به رهبری آمریکا به خاک مالیده شده است.
البته در خبرها آمده بود که قبل از نشست استانبول، خامنه ای مشاور امور خارجه اش یعنی ولایتی  را به آمریکا فرستاده و آخوند حسن روحانی را هم بدون عبا و عمّامه راهی وین کرده بود و خلاصه ظاهرا پشت پرده، زدو بندها و به احتمال قریب به یقین عقب نشینیهای امّ القرای اسلام و مسلمین را به اطّلاع مقامات آمریکایی و اروپائی رسانده بودند. یعنی مسائل را پشت پرده حل و فصل کرده  و اجلاس یکروزه را فقط برای خالی نبودن عریضه راه انداخته بودند. یک موضوع را از نظر نباید دور داشت که رژیم و اوباما هردو به یک اندازه به توافقاتی در خصوص فعالیّتهای هسته یی، نیاز دارند. رقبای قدرتمند اوباما در حزب جمهوریخواه اساس یکی از محورهای تبلیغاتی شان را بر این نکته گذاشته اند که اوباما آنطور که باید و شاید با دولت حاکم بر ایران در مورد مسائل هسته یی برخورد نمی کند و مدّعی می شوند که در صورت ورود به کاخ سفید اوّلین کارشان برخورد جدّی و قاطع با این موضوع خواهد بود. اعلام موفقیّت آمیز بودن نشست استانبول، می تواند تا حدودی رقبای وی را خلع سلاح نموده و این حربه را از آنها بگیرد.
حکومت آخوندها هم فشار تحریم ها را بیش از هر زمان دیگر احساس می کند و آنها می دانند که تحریمها مخصوصا تحریمهای بانکی و نفتی که شاهرگ حیات ننگینشان به شمار می آید، عمر نکبتبار حکومتشان را به خطر می اندازد و این شرایط مخصوصا در صورت حضور جمهوریخواهان در کاخ سفید، می تواند موجبات سقوطشان را تسریع نماید. ظاهرا هردو طرف قضیّه یعنی اوباما و رژیم، با درک قضیّه بودن یا نبودن دست در دست هم گذاشته اند تا امواج مخالف را از سر بگذرانند.
اینکه رژیم چه گذشتهایی کرده و درصد زهری که اینبار نوشیده است، تا چه اندازه بوده را البته هنوز نمی توان مشخّص نمود. در اینمورد گزارشهای ضدّ و نقیضی منتشر شده است که حاکی از توقف فعالیّتهای سایت فردو، توافقاتی در خصوص جریانات سوریّه و تقسیم قدرت بین شیعه و سنّی در عراق، و غنی سازی اورانیوم بیست درصد تحت کنترل آژانس در مقابل لغو تحریمها می باشد.
نکتۀ مهم و قابل توجّه مثل همیشه، دور نگه داشتن مردم از زد و بندها و بده بستانهایی است که پشت پرده صورت می گیرد. آخوندهای حرام لقمه که بیش از سی سال است زمام امور را در دست گرفته و بر جان و مال ملّت ما چیره شده اند، عموما برای افکار عمومی و جامعۀ ایران ارزش و احترامی قائل نیستند و اصولا خود را جوابگوی مردم نمی دانند. اینها البته همه نشان از حکومتی دارد که از همان آغازین روز تأسیس نامبارکش، برای ملّتی که بر سر کارش آورده بود، از رو شمشیر کشید و خونها ریخت و خانه ها ویران کرد.
بنیانگذار همین حکومت وقتی پس از هشت سال جنگ دودمان بر باد ده که حاصلی جز میلیونها کشته و مجروح و بی خانمان برای ملّت ایران نداشت و میلیاردها دلار سرمایه های ملّی را به باد فنا داد، جام زهر آتش بس را لاجرعه بالا کشید و دستهایش را به علامت تسلیم بالا برد و فراموش کرد که تا همین دَه روز قبلش گفته بود که: امروز صلح با صدّام جنگ با رسول الله است. بعد هم که باید مثل بچّه آدم می آمد و می نشست و به مردم توضیح می داد که چرا جنگ با رسول الله را به ادامۀّ جنگ با صدّام ترجیح داده است، خفقان گرفت و گفت مسائلی هست که فعلا نمی شود گفت.!!!! یعنی بازهم ملّت را در حد و شأن توضیح فاجعه یی که طیّ هشت سال برایش رقم زده بودند، ندانستند. حکومتی که بیگانه با مردمش باشد را بهتر از این نمی توان تعریف کرد.
اینگونه پنهانکاریها در تمامی ابعاد پیکرۀ این هیولای متعفّن، به قول سیّد خندان، نهادینه شده و هیچکس خود را ملزم به پاسخگویی روشن و شفاف به مردم نمی داند. حتما گزارشات مربوط به دادگاه بزرگترین اختلاس قرن را خوانده اید. از مشتی جنایتکار و اراذل دزد اقتصادی که سرمایه های یک ملّت را غارت کرده و به یغما برده اند، در رسانه های حکومتی فقط با نامهای مذمومی مثل ع.م و یا س.ا نام برده می شود. اینها در حالی است که اگر یک فرد بیچارۀ بی نوا از سر نداری و صرفا برای پر کردن شکم زن و بچّه به کار خلافی دست بزند، هفت جدّ و آبادش را هم با آب و تاب معرفی می کنند، آبرویش را می برند و اصحاب رسانه را نیز هنگام قطع دست و انگشتان دعوت می نمایند. این است طرز برخورد این حکومت ذلیل و فاسد با یک آفتابه دزد از یک سو و از طرف دیگر با کسانی که خون مردم را در شیشه کرده و تمام مملکت را یکجا غارت کرده اند.
 
همانگونه که پیشتر اشاره شد، اینها نشانه های بارز حکومتی است که با مردم بیگانه است و هیچ ربطی به سرزمینی که بر آن حکومت می کند ندارد. تکلیف مردم ایران با بیگانگان از آغازین روز تاریخ این سرزمین، روشن و مشخص بوده است. قهر و خشم ملّت به جان آمده، بی هیچ شک و شبهه یی این قوم بیگانه و وحشی و فاسد را هم در آتش خویش خواهد سوزاند و محو و نابود خواهد کرد. زمستان خواهد رفت و روسیاهی بر آخوندهای بی اصل و نَسَب خواهد ماند.






هیچ نظری موجود نیست: