گروگانگیری نظام ولایت
رژیم ولایت فقیه در ورطۀ هولناکی گرفتار آمده است. فشارهای بین المللی از یک سو و تکّه تکّه شدن پیکرۀ فرسودۀ آن به خاطر جنگ و دعواهای درونی از سوی دیگر، می رود تا هیولای خون آشام را با تمامی هارت و پورتها و خط و نشان کشیدنها، به نابودی و مرگی سخت رهنمون سازد. احمدی نژاد که از نظر مقام معظّم دست آموزترین رئیس جمهور تحت امر او به حساب می آمد، چنان بلایی بر سر ولی نعمت خویش آورده که برایش نه راه پس گذاشته و نه راه پیش. می گویند در دوران تسلّط سه ماهه اش بر وزارت اطّلاعات، یکصد و چهل هزار سند فوق محرمانه از سیصد و چهارده نفر از سران نظام و گردانندگان حکومت رذالت و جهل، برای روز مبادا به بیرون انتقال داده تا مثل شمشیر داموکلس بالای سر رهبر عظیم الشأن و همپالگی هایش قرار داده تا کارها را آنطور که مایل است بدون مزاحمت به پیش ببرد. حجم گستردۀ اسناد که شاید مشتی نشانۀ خروار باشد خود به خود گویای فساد و غارت و چپاولی است که سردمداران اسلام ناب محمّدی تحت لوای حکومت الله و صد البته در جهت خدمت به مستضعفان، در آن سرزمین ماتم زده به راه انداخته اند.
در هر صورت از قرائن و شواهد پیداست که باند احمدی نژاد کلّ نظام را همراه با ولیّ فقیهش یکجا به گروگان گرفته است و از آنجا که آنها می دانند وی در لمپنی و بی آبرویی چیزی از خودشان کم که ندارد هیچ، اضافه هم دارد، لاجرم سرها در گریبان برده اند و در انتظار معجزه یی نشسته اند تا شاید دستی از آستینی در آید و معجزۀ قرن را یا به زمین گرم بزند و یا به راه راست و صحیح هدایت نماید.
رهبر هم اینروزها حتما دارد حسرت می خورد و انگشت به دندان می گزد و زیر لب زمزمه می کند که: چی می خواستیم و چی شد! او هرگز در سیمای رئیس جمهورش نمی دید که نمک بیت رهبری را بخورد و نمکدانش را هم بر سرش بشکند. واقعا که چلاق شود دستی که نمک ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر