به بیراهه می روند همچنان این یاغیّان شوریده بر خدا و خلق. یک روز سرها می برند و دست و پا می شکنند و به بند می کشند که منافق بود و دگر روز یقۀ دوستان و همپالگی های دیروز و یار غارشان را می چسبند که اهل فنته اند و باز می زنند و می بندند و ناموسشان را هم در انظار خلق خدا به باد فنا می دهند. اندکی پس از آنکه از فنته و اهالی آن آسودند بر سر تقسیم غنائم به جان یکدیگر می افتند و عَلَم انحراف راست می کنند و هر یک دیگری را به هر چه بدتر و نابدتر دشنام می دهد. انگار نه انگار که تا همین دیروز جلوی همدیگر دولا و راست می شدند و هریک دیگری را سزاوار و شایسته تر از تمامی مخلوقات عالم می دانست و بر روی ندانم کاریها و خرابکاریهای همدیگر با خرمردرندی ماهرانه ماله کشی می کردند.
در این هنگامه خلقی انگشت به دهان فقط نظاره گر است و البته آنچه هم که از نظر این جماعت اصلا محلی از اعراب ندارد، وجود همین خلق سرگشته و مانده در وادی حیرت است. حیرت از آنچه که خصوصا در این سال سی دیده است و بر او رفته است از برکت وجود سردمداران دین و مذهب. از کسانی که خود را نمایندگان خدا در زمین نام نهاده اند و هر جنایتی را با نام او آغاز کرده و به اتمام رسانیده اند. همانها که آنگونه که نقل قول شده در زندان هم شکنجه و تجاوز را قربۀّ الی الله شروع می کنند و برای خود عبادتی می دانند و حتما به شوق اجر عظیم موعود، می شکنند و می درند و هتک حرمت می کنند!
در این هنگامه خلقی انگشت به دهان فقط نظاره گر است و البته آنچه هم که از نظر این جماعت اصلا محلی از اعراب ندارد، وجود همین خلق سرگشته و مانده در وادی حیرت است. حیرت از آنچه که خصوصا در این سال سی دیده است و بر او رفته است از برکت وجود سردمداران دین و مذهب. از کسانی که خود را نمایندگان خدا در زمین نام نهاده اند و هر جنایتی را با نام او آغاز کرده و به اتمام رسانیده اند. همانها که آنگونه که نقل قول شده در زندان هم شکنجه و تجاوز را قربۀّ الی الله شروع می کنند و برای خود عبادتی می دانند و حتما به شوق اجر عظیم موعود، می شکنند و می درند و هتک حرمت می کنند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر