ظاهرا وصلت اجباری، نامبارک و نامیمون دموکراسی ناب آمریکایی و اسلام ناب آخوندی در عراق، کار خودش را دارد می کند و مالکی می رود تا دوباره در پست نخست وزیری ابقاء شود.
روزگار غریبی ست! رژیم آخوندها هشت سال در جنگ با عراق هست و نیست مردم را به تنور جنگ ریخت و با آنهمه هارت و پورتهای رهبر جنگ طلبش راه به جایی نبرد و فرجامش را هم دیدیم که چگونه دستها بالا برد و جام زهر را بالا کشید. بعد از آن گذشت و گذشت تا اینکه آمریکاییها در عرض کمتر از یک هفته بساط حکومت عراق را برچیدند و فاتحانه دروازۀ بغداد را گشودند و پس از آن سیل دلارها و مزدوران رژیم بود که زیر چشم فاتحان مغرور وارد صحنه شدند و آنچنان همرنگ جماعت گردیدند که تشخیصشان با چشم غیر مسلح به شناخت ذات و ماهیّت این رژیم، تقریبا ناممکن بود.....
سرانجام کار به جایی رسید که مالکی پادوی نظام آخوندی شد نخست وزیر دولتی که تحت اقتدار و حمایت نظامیان آمریکایی امور را در دست گرفت و طیّ اینمدت بلایی بر سر عراق و عراقی آورد که بیچاره ها ربّ و رُبّشان را یاد کردند. از یک سو فساد و غارت و باندبازی های مملکت بر باد ده و زندانهای رنگارنگ در گوشه و کنار عراق مصیبت زده به سبک و سیاق آخوندها در ایران و از سوی دیگر کشتار روزانه و روزمرّۀ مردم بیگناه که برای حفظ تعادل سیاسی بی وقفه و در ابعاد وسیع نفس مردم این سرزمین بلازده را گرفت.
راستی آمریکاییها در عراق چه اهدافی را دنبال می کنند که تا به حال در مقابل ترکتازی های رژیم ولایت فقیه یا سکوت کرده یا حدّاقل به یک توپ و تشر خالی بسنده کرده اند؟!
همین چند روز پیش جورج بوش در پی انتشار کتاب خود مدّعی شد که هر وقت یادش به جنگ عراق و پیدا نکردن سلاح شیمیایی و سایر سلاحهای کشتار جمعی می افتد، به او حالت تهوّع دست می دهد.
عجب! اگر قصّابی با دیدن خون گوسفندان دچار حالت تهوّع شد، بوش هم راست می گوید. این جنایتکار بی شرم تاریخ معاصر که با آخوندهای حرام لقمه بر سر جنایت و خونریزی و کشتار مردم بیگناه کورس گذاشته بود، این ادّعای مضحک را فقط و فقط به جهت رد گم کردن و پاشیدن خاک در چشم مردم دنیا می کند تا همچنان همه تصوّر کنند که او اگر به عراق حمله کرده است اصلا و ابدا چشمداشتی به ذخایر غنی نفت و گاز آن مملکت نداشته و آنهمه توپ و تفنگ و تجهیزات را همراه با سربازان آمریکایی فقط به جهت دفع شرّ از سر مردمان جهان روانه عراق کرده است.
در هر صورت مالکی ظاهرا قرار است باز نخست وزیر عراق باشد. مزدوری که در اوج تنشها و وخامت اوضاع سیاسی خیلی راحت و بی دغدغه به پابوس خامنه ای در تهران رفت و جهت تکرار دوران سیاه و شرم آور نخست وزیری اش التماس دعای حضرات را داشت. البته این انتظار زیاد هم بطول نیانجامید چرا که پس از بازگشت، موج انفجارها و تکّه پاره شدن مردم بیگناه عراق به عموسام یادآوری کرد که در صورت حذف مالکی، منافع آمریکا شدیدا در عراق تهدید خواهد شد. در همین اثنا منطقه سبز نیز مورد اصابت چند خمپاره قرار گرفت تا رژیم پیامش را بهتر و واضحتر به نظامیان و دولتمردان پناه گرفته در آن منطقه برساند و بگوید که هیچ جای عراق برای آنها امن نخواهد بود اگر در صدد نادیده گرفتن منافع حکومت جهل و جنایت آخوندها برآیند.
در هر صورت چه مالکی با قدرت سابق بر اریکه نخست وزیری باقی بماند و چه بال و پرش را بزنند، یک نکته همچنان قابل تأمّل است و آن اینکه اختاپوس مرگ و نفرت و نابودی آخوندی چون بختک بر کشور همسایه سایۀ شوم و سیاه خود را افکنده است و آمریکاییها برای حفظ منافع فعلا ناچار به کنار آمدن دَم فروبستن و سکوتی معنادارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر