درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

شنبه، مهر ۰۳، ۱۳۸۹

واقعیّیت یا شایعه؟! قسمت آخر

دست حزب الله لبنان متّحد رژیم آنچنان باز نیست که بتواند بخاطر حمله به ایران، موشکهای دریافتی از آخوندها را روانۀ اسرائیل نماید. بعید است که آنها به شکل وسیع و گسترده دست به جنگی شبیه جنگ سی و سه روزه بزنند زیرا آنها مخالفان بیشمار و سرسختی در لبنان دارند که اجازه نخواهند داد بخاطر حمایت از ایران، اسرائیل را دوباره ترغیب کنند که همانند جنگ گذشته هواپیماهایش نظامی و غیر نظامی را هدف قرار داده و مردم بیدفاع و بی گناه را قربانی نماید مگر اینکه گروههای خودسر حمله های پراکنده را آغاز کنند و در قبال پاسخگویی اسرائیل، حزب الله نیز تمام و کمال وارد صحنۀ نبرد شود. تقریبا شبیه همین فرضیّه در مورد حماس در نوار غزه نیز می تواند صادق باشد.

حزب الله و حماس خوب می دانند که در صورت پیش آمدن چنین شرایطی و بعلت درگیر بودن ایران بعنوان کانون حمله نظامی، آنها دیگر پشت جبهۀ محکم و قابل اتّکایی نخواهند داشت. آنها روی سوریه هم نمی توانند حساب کنند چرا که سوریها نشان داده اند که مخصوصا در شرایط سخت آماده معامله و کنار آمدن هستند.
از طرفی اسرائیل مترصد فرصت است تا شرّ حزب الله و حماس را برای همیشه از سر خودش کوتاه نماید. اگر چنین اتّفاقی روی دهد آنگاه حزب الله و حماس نه برای حمایت از رژیم ایران که برای حفظ موجودیّت و بقای خود ناچار به ورود صحنه با تمام قوا خواهند شد.
شعله ور شدن آتش یک جنگ احتمالی می تواند حتّی به افریقایی که رژیم سالهاست در آنجا پول خرج می کند نیز کشیده شود و عوامل آنها در صدد وارد کردن ضربه های کاری به سفارتخانه ها و محلهای استقرار نیروهای نظامی دولتهای دست اندرکار حمله به ایران بر آیند.

باز گردیم به ایران. سران رژیم همانند دوران جنگ هشت ساله در پناهگاههای مدرن و مجهّز مخفی خواهند شد و فرماندهان ارشد سعی خواهند کرد تا از داخل همین پناهگاهها و حفظ سیستم ارتباطی با نیروهای تحت امر هر گونه خیزش و قیام مردمی را به شدیدترین و بیرحمانه ترین شکل ممکن سرکوب نمایند. میزان موفقییّت آنها بستگی به حفظ ارتباطات و البته فرمانبرداری فرماندهان زیردست و نیروهای تحت امرآنها خارج از پناهگاههای امن خواهد داشت.
اگر آنها موفق شوند تا پایان موج حملات که هدفش فلج کردن تمامی سیستمهای اقتصادی و نظامی و اجتماعی است، همچنان بر سر کار بمانند از آن پس بریک سرزمین سوخته حکومت خواهند کرد و ایران تبدیل به یک کره شمالی دیگر خواهد شد. دوران رنج و تحمّل مصائب مضاعف که با گرسنگی و شیوع بیماریهای لاعلاج ناشی از عواقب بمبارانها همراه خواهد بود، آغاز می شود و آنگاه دوران قاجار به یک آرزوی دست نیافتنی تبدیل خواهد شد.

شرایط در صورت سرنگونی رژیم پس از حملۀ احتمالی نظامی:
کافیست به افغانستان و عراق نظری بیندازیم تا بیش از همیشه به این اعتقاد و یقین برسیم که حمله نظامی بیگانه اعم از اینکه باعث سرنگونی و سقوط رژیم بشود یا نشود، بر حال و روز مردمی که از جنگ و کشتار و خونریزی و خیانت و فقر و تنگدستی به جان آمده اند، تأثیری نخواهد گذاشت. با توجه به اینکه کاپیتالیسم انحصار طلب که کلّ جهان را یکجا می خواهد حتی یک گلوله را هم محض رضای خدا و خلق خدا شلیک نمی کند، ما را به این نتیجه می رساند که باید علاج واقعه را قبل از وقوع کرده و در هر جا و به هر شکل ممکن جلوی ارتکاب این جنایت عظیم و وسیع بین المللی را بگیریم.
شک نکنیم که اگر بیگانگان ملّت و مملکت ما را از لوث وجود ملایان پاک نمایند، آنگاه طلبکارانه تر از همیشه خود را ولی و قیّم و ناجی و وارث این آب و خاک خواهند دانست و سفرۀ ملّت ایران باز هم و اینبار در ابعاد بسی وسیعتر غارت خواهد شد.
شک نکنیم که اوضاع و احوال خیابانها و میدانها و بازارهامان هرگز امنتر و بهتر از آنچه که در عراق امروز شاهدیم، نخواهد بود. انفجارهای کور در گوشه و کنار قربانی خواهند گرفت و نه تنها استقلال که امنیّتی هم در کار نخواهد بود.
ثروتهای ملّی به تاراج چپاولگران استعمارگر خواهند رفت و آنها برای تثبیت حفظ سلطه از داخل دستگاه زیراکس خود یک کرزای دیگر بیرون آورده و بر مسند قدرت خواهند نشاند. خیلی هم که بخواهند مدارا کنند بهتر از یک مالکی نصیبمان نخواهد شد چرا که ما تحت ظلم و ستم بوده ایم و آنها فاتحانه ملّاها یی را که خودشان پروار کرده و به اینجا رساندند را فقط محض آزادی و رهایی ما به دَرَک واصل کرده اند پس حقّ آب و خاک دارند و سهمشان هم محفوظ است!

نتیجه اینکه جنگ چه باعث سرنگونی ملاها بشود و چه تنها سیستمشان را فلج نماید، هیچ سود و منافعی برای ایران و ایرانی نخواهد داشت. اینرا قبل از هر گونه تعبیر و تفسیر و پیشگویی های سیاسی، عراق و افغانستانِ حیّ و حاضر به ما می گویند. پس این رژیم باید به دست همین مردم از هستی ساقط شده و برای همیشه از صفحۀ تاریخ میهن محو نابود گردد و این یک خوش خیالی صِرف نیست. کافی ست قیامهای شجاعانه نسل جوان، آگاه و پرشور میهن در سال گذشته را به خاطر آوریم تا باورمان شود که هیچکس برا ی سرنگونی این رژیم، لایقتر و شایسته تر و سزاوارتر از ملّت ایران نیست.

از مقولۀ کنار آمدن و زد وبند رژیم با طرفهای غربی نیز نباید غافل شد. آخوندها نشان داده اند که شامّه ای قوی دارند و کافیست که بوی سرنگونی را استشمام کنند آنگاه مفتضحانه همانند جنگ عراق دستها را بالا برده و به راحتی از تمامی شعارهای فریبنده دست خواهند کشید. فراموش نکرده ایم که خمینی فقط یکی دو هفته پس از آنکه گفت: امروز صلح با صدّام نبرد با رسول الله است، دستها را بالا برد و جام زهر را سر کشید. آنها اگر متوجّه شوند که پایه های حکومت ننگینشان فرو خواهد ریخت، لحظه یی درنگ نخواهند کرد و باب مذاکره را بر خلاف تمامی ادّعاهای فریبکارانه، خواهند گشود.

آتش قیام همچنان شعله ور است. اینرا ریزشهای درونی رژیم و جنگ و دعواهای باند مسلّط بر میهن به ما می گوید. سازماندهی دوباره قیام با اتّکا به یک رهبر ملّی و میهنی که بتواند در این شرایط حساس به درون خانه ها و کوچه و بازار و خیابانها نفوذ کند، افتخار سرنگونی این ارتجاع سیاه و مهیب را در تاریخ به نام ملّت ایران ثبت خواهد کرد.

هیچ نظری موجود نیست: