درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

سه‌شنبه، فروردین ۰۳، ۱۳۸۹

قاآنی و شعر نوروزی اش


میرزا حبیب متخلّص به قاآنی از شعرای بزرگ دربار فتحعلی شاه و محمد شاه و اوایل سلطنت ناصرالدّین شاه بود. وی در شیراز متولّد شد و آنگونه که می گویند در حکمت او را همپایه ملّاصدرا دانسته اند.
از وی به عنوان اوّلین شاعر ایرانی نام برده اند که به زبان فرانسه تسلّط داشت. در ریاضیّات و کلام و منطق نیز استادی مسلّم به شمار می رفته است

عید شد ساقی بیا در گردش آور جام را
پشت پا زن دور چرخ و گردش ایّام را
سین ساغر بس بود ای یار ما را روز عید
گو نباشد هفت سین، رندانِ دردآشام را
خلق را بر لب حدیث جامه ی نو هست و من
از شراب کهنه می خواهم لبالب جام را
هر کسی شِکر نهد بر خوان و برخواند دعا
من زلعل شکّرینت طالبم دشنام را
هر کسی را هست سیم و دانۀ گندم به دست
مایلم من دانۀ خال تو سیم اندام را
سیر بر خوان است مردم را و من از عمر سیر
بی دلارامی که برده ست از دلم آرام را
پسته و بادام نقل روز نوروز است و من
با لب و چشمت نخواهم پسته و بادام را
عود اندر عید می سوزد و من نالان چو عود
بی بتی کز خال هندو، ره زند اسلام را
یکدگر را خلق می بوسند و من زین غم هلاک
کز چه بوسد دیگری آن شوخ شیرین کام را؟
سرکه بر دستار خوان خلق و همچون سرکه، دوست
می کند با ما ترش، رنگین رخ گلفام را

هیچ نظری موجود نیست: