درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

سه‌شنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۸

نوروز مبارک


به استقبال نوروز می رویم که با بهار آمده است. دست در دست هم به تمامی کوچه پس کوچه ها و خیابانهای آن سرزمین پاک اهواریی قدم گذارده اند و روح سبز و شاد خود را در جسم غبار گرفتۀ مردمان می دمند.

زمستان را یارای تاب و توان در مقابل این دو یار همراه و همزاد نیست. بنگرید مردمان آن دیار را. چگونه به استقبال آمده اند. گرچه تن هاشان مجروح و زخمی از وحشی گریهای آن قوم گمراه و راه گم کرده است امّا ببین چگونه جانانه به پیشواز آمده اند تا هم به قوم الظّالمین و هم به جهانیان بگویند که ما هنوز ایستاده ایم. هر چه تیشه به ریشه مان بزنند و بیرحمانه درو کنند، باز سبز می شویم و جوانه می زنیم و جاودانگی مان را به رخ عالم و آدم می کشیم.

سفرۀ نوروز می چینیم. سبزه را که نشانۀ تولّد دوباره و حیات نو و سرسبزی است در آن قرار می دهیم.
سمنو را هم را به نشانۀ ثروت و فراوانی و وفور در سفره می گذاریم.
برای مبارزه با بیماری ها و بعنوان دارو و درمان از سیر غافل نمی شویم
زیبایی و سلامتی را پاس می داریم و سیب را که نشانۀ این هر دو نعمت خداوندی ست در گوشه یی از سفره جای می دهیم.
عاشق طلوع آفتابیم تا بر انجماد زمین و میهنمان بتابد و یخهای رخوت و سستی را آب کند. پس سماق را در سفره قرار می دهیم تا اوج احتراممان را به طلوع نشان دهیم.

سنبل، سمبل از راه رسیدن بهار و زیبایی است. پس بهار و زیبایی اش را پاس می داریم.
از فقر و ناداری جز فساد و تباهی بر نخواهد خاست. سکّه را به علامت ثروت و بی نیازی در سفره قرار می دهیم.

تخم مرغ رنگ شده نشان از باروری دارد و آینه نمادی از خلقت است و روشنایی.
ماهی قرمز نشانۀ زندگی است. نشانۀ حرکت و پویایی.

و به نیاکان پاکمان درود می فرستیم که سنّتهای زیبا و جاودانه را برای ما به جای گذاشتند و سند جاودانگی ایران و ایرانی را بدین وسیله مُهر کردند. نوروز بر همگان مبارکباد.

هیچ نظری موجود نیست: