اندک اندک زمستان دست و پا جمع می کند و می رود چون وقتی بهار در راه است، دیگر از رفتن گزیر و گریزی ندارد।از همین حالا پرندگان خوش نغمۀ بهاری که بوی خوش بهار را بسیار بهتر از انسانها استشمام می کنند، از راه رسیده اند و پیام آور سبزی و سرسبزی بهار شده اند.
رمزها و رازهای طبیعت، خیلی پیچیده و معضل نیستند، کافی ست که اندکی بیاندیشیم و با دقّت به طبیعت اطراف خود نگاه کنیم। آنگاه به سادگی در خواهیم یافت که چه ارتباط شگرفی میان ما انسانها و طبیعت برقرار است.
مثل چهار فصل خدا ما انسانها هم درون خویش هم زمستان و پائیز سرد و زرد ناامیدی داریم و هم تابستان داغ و بهار سرسبز. امّا تفاوت ما با طبیعت اینجاست که ما می توانیم اگر بخواهیم فصول خود را بواسطه نیروی عزم و اراده به نحو دلخواه و مطلوب تغییر دهیم. می توانیم زمستان درونمان را به تابستانی گرم و پر شور و نشاط مبدل کنیم و یا اینکه پائیزمان را تبدیل به بهاری سرسبز و پر طراوت نماییم. نیرو و قدرت و خلّاقیّیت درون ما به راستی که بسیار شگرف و تعیین کننده است.
برای ما ایرانیها و بسیاری از فارسی زبانان، رخت بستن زمستان فقط و فقط به معنای آمدن بهار نیست. بهار برای ما علاوه بر سرسبزی و زیبایی یک هدیۀ خداوندی به نام نوروز را هم به همراه می آورد تا آغاز فصل سبز، نوید شروع و آغاز سالی جدید هم باشد. سال جدید، در مقدم طبیعت نو.
سالی که دارد می رود امّا، سالی درخشان در عرصۀ مبارزات آزادیخواهانۀ ملّت ایران بود که امید است با پیوند آن به سال جدید، جشن پیروزی و ختم دیکتاتوری در میهن عزیزمان را به همراه داشته باشد. سال هشتاد و هشت، سال پر برکتی بود که پس از بیش از سی سال تسلّط یک رژیم درنده خو بر خانه و کاشانه مان، نه یک گروه یا سازمان خاص، که یک ملّت را به خیابانها کشانید و حماسه هایی رقم زد که در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه جهان ثبت خواهد شد. با اینحال اندک اندک به این سال فرخنده بدرود می گوییم و آماده درودی دیگر بر سالی خواهیم شد که امیدواریم طیّ آن، رژیم ولایت فقیه از ایران ریشه کن گشته و ملّت ما هم مثل تمامی ملّتهای آزاد روی زمین، طعم آزادی واقعی را بچشند و از قید و بند ظالمان تبهکار با عمّامه و بی عمّامه، برای همیشه رهایی و خلاصی یابند. به امید آنروز.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر