درباره من

عکس من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

جمعه، آبان ۱۵، ۱۳۸۸

سیزده آبان فاز جدید، رهبران جدید


سیزده آبان هم آمد و رفت. امّا چه آمدنی و چه رفتنی که زمین تا آسمان متفاوت بود با سیزده آبانهای سالهای پیش. اصلا انگار این ملّت را برده اند از کوره ها عبور داده اند، آبدیده چون پولادش کرده اند و مثل سیل جاری اش کرده اند در خیابانها.
سر و دست و پایش را شکسته اند. به غل و زنجیرش کشیده اند. از هیچ نوع شکنجه و تجاوزی هم برای کوتاه آمدنش دریغ نورزیده اند، امّا اگر پولاد آبدیده زیر ضربات پتک و چکش خم شد و سر تعظیم فرود آورد، اراذل و اوباش ولایت فقیه نیز از پس دلاوران صحنۀ خیابانهای قیام بر خواهد آمد.
در پرتو همین دلاوریها است که به جرات می توان گفت از سیزده آبان مبارزه وارد فاز جدیدی شده است. به خاطر بیاوریم آغازین روزهای قیام را که مطالبات ملّت در حدّ ( رأی منو پس بده ) بود. امروز امّا ولیّ فقیه ارتجاع چنان به دست شیر بچّه های ایران زمین لجن مال شد که مُهر باطل بر پیشانی اصل ولایت فقیه و اساس جمهوری باصطلاح اسلامی زده شد.

به شهادت تصاویر ارسالی از قیام سیزده آبان مقام عظمای ولایت بیش از همیشه مورد لطف و مرحمت تظاهر کنندگان قرار گرفت و سر و ریشش را به آنچه که شایسته اش بود آلودند. تاکنون سابقه نداشت که در طول یکروز در گوشه گوشۀ خیابانهای تهران و سایر شهرها، رهبری جهل و جنایت اینگونه مورد هتّاکی و دشنام قرار گرفته و مفتضح شود. دیدیم که چگونه دلاوران صحنه های رزم آزادی عکسهای منحوسش را پایین کشیده و لگدمال کردند. و این در یک کلام یعنی مبارزه وارد فاز اصلی خود شده و پس از عبور از خس و خاشاکهای سر راه، حالا طرف حساب اصلی را نشانه رفته است.
زنان امّا باز هم پیشتاز و گردنفراز به صحنه آمدند. هر چند که سگهای هار و وحشی ولایت باتوم بر سر و صورت و پاهایشان کوبیدند، آنچنان که نقش زمین گردیدند امّا زن ایرانی ایستاده و خواهد ایستاد. قلب ندایش را آماج گلوله کردند، به ترانۀ پاک و معصومش تجاوز کردند و جسدش را سوزاندند. در سیاهچالها مورد هتک حرمت و شکنجه قرار گرفت. امّا مگر یک قدم عقب گذاشته است تا امروز؟ بر عکس سرفرازتر و جانانه تر از همیشه به میدان آمده و در بعضی از صحنه ها دیدیم که چگونه فرماندهی صحنۀ خیابانهای رزم را نیز بر عهده گرفته تا حقّ از دست رفتۀ خویش را از حلقوم مشتی حرامزادۀ ریش و پشم دار با عمامه و بی عمامه باز ستاند.

نیاز و ضرورت فاز جدید جنبش، رهبران جدید است. رهبرانی که بر شعار استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی حساسیّت نشان می دهند و سقف آروزهاشان بازگشت به دورۀ امام راحل است، بد جوری از قافله عقب مانده اند. اگر آنان خود را با شرایط امروز وفق ندهند و عقب ماندگی شان را جبران نکنند، سیل خروشان و بنیان برافکن به انتظار آنها نخواهد ماند. دست به عصا راه رفتن رهبران کنونی آنهم در مقابل خلقی که چون توفانی سهمگین و شتابان، به راه افتاده تا بنیان ستم را براندازد، شایستۀ هر کس باشد، شایستۀ دختران و پسران بی باک و شیفتۀ رهایی نیست. اگر تاب و توان و کشش آنها تنها تا همین مرحله باشد، شک نباید کرد که رهبرانی در راهند که کمترین خواسته شان طیّ سی سال گذشته سرنگونی رژیم سراپا جنایت خمینی بوده است.

هیچ نظری موجود نیست: