خشت اوّل گر نهد معمار کج، تا ثریّا می رود دیوار کج.
اگر معمار حکومت اسلامی را خمینی بدانیم و اگر بپذیریم که او از همان آغازین روزهای حکومت، شالوده و پایه و مبنای حکومتش را بر استبداد و بگیر و ببندهایی با رنگ و صبغه اسلامی ریخت، آنهم اسلامی که هیچ تفکّر و تعقّلی غیر از آنچه او می گفت و می خواست را بر نمی تابید، به راحتی می توانیم دریابیم که خانه از پای بست ویران است و شمارش معکوس فروپاشی آغاز شده است.
امروز حکومت در گردابی به محاصره در آمده که بیرون آمدن از آن و بازگشتن به ریل پیشین، معجز ه ای در حدّ شقّ القمر خواهد بود.
رژیم ولایت فقیه که به سرعت در حال تبدیل شدن به حکومت نظامیّان می باشد، برای عبور از این گرداب باید تن به گذشتهای دردناکی بدهد و تازه هر عقب نشینی به مثابه در هم شکسته شدن یکی از پایه های نظام محسوب خواهد شد. یعنی حتّی تن دادن و عقب نشینی کردن هم دردی از آن دوا نخواهد کرد و ممکن است فقط فروپاشی را کمی طولانی تر نماید.
اوضاع داخلی که همچنان متشنّج و آمادۀ انفجار است. پس از آنهمه بگیر و ببند و قتل و تجاوز و شکنجه، مردم به جان آمده از سی سال ظلم و ستم هنوز با بهانه و بی بهانه به خیابان می آیند، شعار نویسی می کنند و علنا و بی هیچ بیم و هراسی نظام را به چالش می گیرند.
ولیّ فقیه دیگر مرز سرخ ارتجاع محسوب نمی شود. حرمتی که زمانی برای مقام ولایت عظما به ضرب عربده کشی ها و قلدری های مشتی اراذل و اوباش با نشان و بی نشان حفظ شده بود چنان از هم دریده و شکسته شده که یک دانشجوی بی باک ( محمود وحیدنیا ) به راحتی پشت میکروفون می رود و در حضور خود خامنه ای و پاسداران هار و وحشی اش با سخنانی شجاعانه شخصیّت ولیّ فقیه را زیر سوال می برد.
دانشگاهها طبق معمول آتشکدۀ فروزان قیامند با این تفاوت که اینبار مردم از جان گذشته کوچه و بازار را نیز در کنار خود دارند. استادیومهای فوتبال گاه و بیگاه صحنۀ شعارهای تند علیه حاکمان جبار می شوند و جان آخوند و پاسدار و لباس شخصی به لب می رسد تا یک مسابقه معمولی فوتبال انجام شود و مردم به خانه باز گردند.
جدیدا در کنسرتهای داخل کشور هم مردم از فرصت استفاده کرده و شعار می دهند تا حاکمیّت بداند که با یک چالش خانمان برانداز روبروست. از کنسرت کرمان می توان به عنوان نمونه ای نام برد.
با حذف یارانه ها و یا به قول امام جمعه بی سواد تهران، رایانه ها! رژیم می خواهد یک گرانی سهمگین و ساختگی را هم به سرکوب و شکنجه و اعدام اضافه کند تا شاید از این نمد بتواند کلاهی برای حکومت ننگین خود فراهم کند و به مصداق از این ستون به آن ستون فرج است، راه چاره و فراری از مخمصۀ بنیان برافکن بیابد. امّا غافل است و هیهات ملّتی که در مقابل آنهمه شقاوت و جنایت خم به ابرو نیاورده و ایستاده نه تنها با این ترفندهای رذل و بیشرمانه از میدان به در نخواهد شد که برعکس فشار گرانی بر طبقات ضعیف می تواند در این اوضاع و احوال به مثابه یک چاشنی انفجاری قوی عمل کند و قشر فقیر و درمانده را که تا کنون نقش کمتری در قیام ایفا نموده به صحنه و میدان بکشاند.
سیزده آبان هم در راه است. مصادرۀ یکی دیگر از روزهایی که رژیم با هارت و پورتهای پوچ و توخالی اش علیه آمریکا، مثلا کسب وجهه می کرد و روی سیاه خود را با سیلی شعار مرگ بر آمریکا سرخاب سفیداب می زد. امّا امروز تمامی ادّعاها رنگ باخته و مردم به پا خاسته از همین روزها خنجری ساخته و در قلب مشروعیّت رژیم منفور و سراسر کذب آخوندها فرود می آورند.
مشکلات رژیم رو به انحلال امّا فقط به اوضاع داخلی ختم نمی شود. فشار آژانش اتمی و کشورهای اروپایی و امریکا، بر رژیم تشدید شده و از آنجا که مشروعیّت مردمی و داخلی رژیم اینبار پیش چشمان جهانیان با تصاویر سرکوب و کشتار و تجاوز بیش از پیش زیر سوال رفته، طرفهای خارجی می کوشند تا با فشار بیشتر بر رژیم و با آگاهی از اوضاع زار داخلی اش، امتیاز بگیرند و به عقب نشینی ذلیلانه در مقابل ادّعاها و خواسته هایش، وادارش نمایند.
به همۀ اینها باید ائتلاف نیروهای پیشرو و مترقّی جهت انتخابات پارلمانی ماه ژانویه در عراق را هم اضافه کرد. جایی که رژیم می داند باید سنگرها را یکی یکی خالی کرده و عقب نشینی نماید. به همین جهت و با شناختی که از حکومت جنایت و شقاوت طیّ سی سال قتل و غارت و ترور داریم، می توان انتظار داشت که در عراق دست به جنایات بی سابقه ای علیه ملّت و رهبران ملّی و مردمی شان بزند تا شاید بتواند قدری از عواقبی که پس از پیروزی نیروهای مترقّی در عراق گریبانگیرش خواهد شد، بکاهد و همچنان به جنایات خود ادامه دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر